مولفه های تفکر سیاسی مدرس

در این نوشتار، به بهانه ایام بزرگداشت آن شهید به برخی از مولفه های اساسی اندیشه سیاسی وی می پردازیم.
عدالت و چگونگی تحقق آن: عدل از مولفه های اصلی تشکیل دهنده اندیشه سیاسی شهید مدرس است و در گفتار و رفتار او به خوبی نمایان است. او در تعریف عدل می گوید: عدل آن است که از مورد گرفته شود و به مورد خرج شود. از همان هایی که گرفته می شود خرج همان ها بشود. این معنای عدل است. از ملت پولی گرفته می شود به مصارفی برسد که به نفع آن ملت باشد و هذا معنا العدل. سید بر این باور است که اگر در جامعه ای عدالت رعایت شود جامعه از هم گسسته نخواهد شد و دچار بحران نخواهد گردید، ولی اگر عدالت رعایت نشود همیشه جامعه در تمام ابعادش متضرر خواهد بود.
● دولت و اصول ملک داری در نگاه مدرس
دولت و کارویژه های آن: در این قسمت ۳ موضوع را پی خواهیم گرفت: اول؛ کارویژه های دولت و چگونگی اعمال آنها، دوم؛ وظایف دولت در برابر مردم و سوم؛ نهادها و ارکان دولت و چگونگی هماهنگی امور دیوان ها.
الف) کارویژه های دولت و چگونگی اعمال آنها: دولت در بیانات سید به ۳ قوه مجریه، مقننه و قضاییه و انشعابات آنها اطلاق می شود. مدرس، کارویژه هایی را برای دولت برمی شمارد که عبارتند از: وضع قانون؛ آن هم قانونی که مخالف با مذهب یا اسلام نباشد، اجرای عدالت که این وظیفه از وظایف اساسی دولت است، گرفتن مالیات، ایجاد امنیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی نظامی، تربیت سفرایی قوی و داشتن پیام هایی خوب و قوی و با اقتدار و ایجاد رابطه با اکثر کشورهای خارجی.
ب) وظایف دولت در برابر مردم: در دیدگاه مدرس، مردم اصل هستند و رهبران و دولتمردان بدون مردم همچو ماهی بدون آب می باشند. در حقیقت، حیات دولتمردان در خدمتگزاری و نوکری برای مردم معنا می یابد.
ج) نهادها و ارکان دولت: از دیدگاه مدرس، عبارتند از: قوه مجریه، مجلس و قوه قضاییه. البته لازم به ذکر است که ایشان قائل به این هستند که هر یک از نهادهای سه گانه نظام سیاسی باید در جای خود فعالیت نمایند و در حوزه دیگران دخالت نکنند تا فعالیت های قوای دیگر هم خدشه دار نگردد. وی کارویژه های قوه قضاییه را دقت در احکام صادره که بر اساس قوانین قضایی اسلامی و منطبق بر قواعد مذهبی مان باشد و نیز اجرای این قوانین منطبق بر قوانین دنیا و حتی پیشرفته تر از آنها می داند.
▪ امور مالی و اخذ خراج: سید همان گونه که به ضرورت و اهمیت و جایگاه اخذ مالیات در دولت توجه دارد، پیش از آن به رعایت عدالت در وضع قوانین مالیاتی و چگونگی دریافت آن و همچنین چگونگی مصرف آن توجه داده است.
▪ حکومت، حاکم و کارگزاران: راجع به مشروعیت حاکمان مسلمان، مدرس، مشروعیت آنان را ۲ قسم می داند: حکامی که مشروعیت الهی دارند و منصوب از جانب خداوند سبحان می باشند که اینها مربوط به عصر حضور معصومین هستند و حکامی که به واسطه مردم مشروعیت پیدا می کنند و منصوب از جانب ملت هستند این نوع حکومت ویژه عصر غیبت است که مردم در آن نقش اساسی دارند. از دیدگاه شهید مدرس، در عصر غیبت تا زمانی که حاکم از طرف ملت انتخاب شده باشد و حاکم منطبق بر قانون اساسی که تجلی اراده ملت در پارلمان است رفتار کند آن حاکم مشروعیت دارد و گرنه حاکمی غاصب و ظالم خواهد بود و امر او مطاع نخواهد بود و اگر حاکم بر طبق قانون اساسی رفتار نکند سید اجازه شورش حتی تا سرنگونی او را جایز دانسته است. البته ذکر این نکته در این جا لازم است که شهید مدرس، هر نوع حکومت قانونی را هم مشروع نمی داند، بلکه حکومت یا پارلمانی را مشروع می داند که مخالف شرع اسلام نباشد. همچنین درباره شکل نظام سیاسی می توان گفت که سید به دفعات نظر مثبت خود را در مورد اصل جمهوری به عنوان نظامی که از مشروطه سلطنتی هم به اسلام نزدیک تر است، مطرح کرده است. به هر حال او براساس مقتضای زمان با نظام سیاسی مشروطه موافقت می کند و خود را مشروطه خواه معرفی می نماید و می گوید ما مشروطه هستیم و تابع قانون اساسی هستیم. وی در حکومت مشروطه، اصل را قانون اساسی می داند و می گوید حاکم ما قانون اساسی است، هر چه او حکم کرد متبع است.
▪ روابط خارجی: به باور سید، دستیابی به خودکفایی سیاسی و استقلال فرهنگی و اقتصادی کشور، جز در سایه اعمال سیاست توازن عدمی و جلوگیری از نفوذ قدرت های استعماری شرق و غرب در ایران میسر نیست. او بارها تصریح و توصیه کرده که رعایت توازن عدمی در برابر همه دولت ها ضروری است، نه توازن وجودی. وی در روابط خارجی اعلام می دارد که با حفظ رعایت اصل موازنه عدمی، با همه دنیا دوستیم؛ چرا که منشأ سیاست ما دیانت ماست، ما با تمام دنیا دوستیم مادامی که متعرض ما نشده اند. هر کس متعرض ما بشود متعرض او خواهیم شد. سید، اصول حاکم بر روابط خارجی و معاهدات با دولت های خارجی را استقلال و تامین منافع ملت و عظمت مسلمانان می داند.
▪ جنگ و صلح: عقیده سیاسی مدرس بر این پایه مبتنی است که اصل در اجتماع و حیات سیاسی بر صلح و مداراست؛ اما در صورت تهاجم کشوری به کشور ما، بر همه واجب است که از کشور خود دفاع کنند؛ چرا که حفظ ثغور در مذهب اسلام یک تکلیفی است متعلق به تمام مسلمانان.
▪ آسیب شناسی دولت یا نظام سیاسی: مدرس در تحلیل علل و عوامل بقا و زوال دولت، به صورت انتزاعی بحث نمی کند و به مباحث کلی صرف نمی پردازد، بلکه به مسائل عینی و مصداقی که باعث انحطاط جامعه مسلمان و دولت ایران شده است، اشاره می کند و برخی از عوامل ضعف دولت ایران را بیان می کند. از جمله عواملی که از لابه لای گفتار سید می توان به دست آورد، عبارتند از وابستگی به قدرت های خارجی، فقدان قانون، وابستگی اقتصادی و نابودکردن کشاورزی و فلاحت در ایران و ترویج تفکر جدایی بین دین و سیاست.