امام خمینی(ره) و ذات و تجلی الهی

این حقیقت غیبی که بر عوالم غیب و شهود اعم از روحانیّین ساکن در حضرت ملکوت وملائک مقرب که در عالم جبروت، سکنا دارند  به لطف یا قهر نظر نمی کند و با رحمت یا غضب به آنها نمی نگرد؛ بلکه آن حقیقت فی نفسه و بدون واسطه شدن چیزی حتی به اسماوصفات نیز نظر نمی افکند و درهیچ صورت یا مرآتی تجلّی نمی کند. غیبی است مصون ازظهور وپوشیده‌ای که نقاب نوراز رخ بر نمی گیرد. پس، او باطن مطلق است و غیبی است که مبداء هیچ مشتقی نیست. ‏
‏ از نگاه امام خمینی(ره) همة تعین های اسمائی و تجلی های صفاتی در ذات احدیت مستهلک و پنهانند. چراکه ذات احدیت برای هیچ کس ظهور نمی کند مگر در حجاب تعینات. ذات احدیت در این مرتبه نه اسمی دارد و نه رسمی. ایشان با اشاره به دو مطلب از داوود قیصری و حکیم قمشه ای، براین نکته تأکیدمی کند که برای ذات احدیت اسم و رسمی وجود ندارد. ‏
‏ حضرت امام بعد از اذعان به مطلب فوق و تأکید بر این نکته که حقیقت غیبی بسیار بالاتر از دسترس ژرف اندیشان است و هیچ کدام از اسما و صفات به سبب تعیّنشان، محرم سرّ او نیستند و به هیچ یک از موارد مذکور اجازة راهیابی به سراپرده اش داده نمی شود، در عین حال برای ظهور و بروز اسرار خزاین الهی و به بیان دیگر ظهور کثرات واسطه ای را لازم می داند و
می افزاید: ‏
‏ این خلیفة الهی و حقیقت قدسی که اصل ظهور است ضرورتاً یک وجهه غیبی به سوی هویت غیبی دارد که هرگز به آن وجه ظهور
نمی کند و وجهی هم به سوی عالم اسما وصفات دارد که از طریق آن، در آن عوالم تجلّی می کند و در حضرت واحدیّت جمعی در آینه اسما و صفات ظهور می یابد. ‏
‏ امام خمینی(ره) نیز همچون ابن عربی، ضمن تفکیک بین مقام وحدت و کثرت، مقام واحدیت و حضرت اسماء و صفات را مقام کثرت می داند و می فرماید:
فإنها کثیرة فی مقام الواحدیة و حضرة الأسماء و الصفات، و اما حقائقها فواحدة وحدةً حقةً حقیقیةً- منزهة عن الکثرات و أحکامها ایشان همچنین وجود را حقیقت واحد مشکک می داند و معتقد است، وجود گر چه حقیقتی یک گونه و واقعیتی یگانه است و به حسب مرتبه متعدد و متکثر، ولی تعداد مراتب آن منافی وحدت ذات و یگانگی واقعیتش نیست، بلکه مؤکد آن است. از این رو می توان گفت: کثرات موجود در جهان هستی واقعاً حقایقی موجودند، نه موهوماتی پوچ و بی واقعیت. در عین حال به سبب اینکه کثرات مراتب و شئون یک واقعیت اند، اینکه فقط یک واقعیت موجود است نیز درست است.
ایشان ضمن صحه گذاردن بر این نکته که فقط یک واقعیت موجود است، این واقعیت را واجد همه کثرات می داند که با وجود یگانه خود، وجود واقعی همه حقایق نیز هست.
حضرت امام از بعد معرفت شناختی نیز ازیک طرف قائل شدن به وحدت محض را مساوی تنزیه و تعطیل و قائل شدن به کثرت محض را مساوی تشبیه می داند و از طرف دیگر قائلین به کثرت محض را مصداق "مغضوب علیهم" و قائلین به وحدت محض را مصداق "ضالین" می داند و می گوید: " صراط مستقیم و راه روشن آن است که نه قائل به تعطیل باشد و نه معتقد به تشبیه، بلکه هر دو مقام توحید و تکثیر را حفظ کند و حق هر یک از حق و عبد را ادا کند" امام به مقام وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت قائل است و آن را آخرین مقام انسانیت می داند که در آن جهت خلقی در وجه الرب مستهلک می گردد. ‏