اصلاحات وانتخابات

س: آقای محتشمی پور سه سال از عمر مجلس و 6 سال از عمر دولت اصلاحات گذشته است، اما حالا با گذشت شش سال از دوم خرداد کمتر از شعارهایی چون توسعه سیاسی، گفتگوی تمدنها، جامعه مدنی و گفتمان سیاسی صحبت به میان می آید، آیا طرح این مسایل از ابتدا اشتباه بوده یا اینکه پیگیری این مطالبات و خواسته ها به انحراف کشیده شده است؟
ج: ببینید مساله صرفا شعار توسعه سیاسی و اصلاحات نبوده است، بلکه ایجاد توسعه سیاسی مد نظر بود و اصلاحات هم طبیعتا در قالب توسعه سیاسی و گسترش نهادهای مدنی در کشور بوده است. در ظرف مدت این 6 سال جبهه دوم خرداد و احزاب و گروههایی تاسیس شدند که اینها همه در راستای توسعه سیاسی بوده است.
کاری که در این 6 سال انجام شد کار بسیار بزرگی بود. شکل گیری و تاسیس احزاب متعدد و متکثر در سطح کشور، چه احزابی که سراسری فعالیت می کنند و چه احزابی که استانی و منطقه ای کار می کنند اصلا نسبت به گذشته قابل مقایسه نیستند. در نهادهای مدنی نیز در این 6 سال شاید دهها وصدها نهاد مدنی در قالب NGO با رویکردهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شکل گرفت که اینها همه در راستای اصلاحات و توسعه سیاسی و اجتماعی است.
موضوع دیگر تشکیل خانه احزاب است شاید در کمتر کشور منطقه شاهد چنین تشکلی باشیم. من فکر نمی کنم در بسیاری از کشورهای توسعه یافته هم خانه احزاب به این شکل و شیوه داشته باشیم.
در طول 6 سال گذشته علاوه بر تشکیل NGOها، شرکت این نهادهای مدنی در مجامع بین المللی بسیار وسیع و گسترده شده است. فراموش نمی کنم 6-5 ماه پیش در اجلاسی که به یک مسئله بین المللی مربوط می شد به نمایندگی از مجلس شرکت کردم، جالب بود در آنجا برخی از ایرانیان را دیدم که بسیار مشارکت و فعالیت خوبی داشتند، من از آنها پرسیدم شما از سوی کدام سازمان یا وزارت خانه آمده اید آنان گفتند: مااز سوی هیچ نهاد دولتی نیستیم از طرف فلان NGO آمده ایم.
ببینید قبل از دوم خرداد این خبرها نبود. ارتباط یک NGO با سایر NGOها و سازمانهای بین المللی یعنی توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که در سایه اصلاحات و جبهه دوم خرداد رخ داده و توانسته است اتفاق بیفتد. من نمی گویم اصلاحات به تمام اهداف خود دست یافته اما کارهای بسیار بزرگی در راستای توسعه سیاسی - اجتماعی انجام داده است که قابل انکار نیست. شعاری که خاتمی در دوم خرداد سرداد و بعد به آن رسیدیم.
امنیت اجتماعی که امروز داریم آرامشی که امروز داریم، این امنیتی که امروز در اجتماعات است قبل از اصلاحات و شکل گیری دولت و مجلس وجود نداشت. اگر به خاطر بیاورید قبل از جریان اصلاحات و شکل گیری دولت و مجلس اصلاحات هیچ اجتماعی نبود که گروه غیرقانونی انصار حزب الله به آن حمله نکند. اما امروز شما می بینید این مسئله در آن سطح وجود ندارد. البته هستند برخی افراد که امروز دست به چنین کاری می زنند، نمونه اش هم همین مسئله حمله به میردامادی است که یک حرکت غیر تشکیلاتی بود، در حالیکه در گذشته این موضوع تشکیلاتی و سازمان یافته بود.
کشف قتل های زنجیره ای که پشت آنها برخی دستگاههای رسمی بود و امنیت جانی از مردم سلب شده بود؛ آن حرکت قوی بود که دولت آقای خاتمی و مجلس اصلاحات انجام داد و امروز دیگر مردم و جوانان ما در آسایش و امنیت نسبی به سر می برند و ترس و خوفی از این ندارند که بدون اطلاع به آنها حمله شود و سر به نیست بشوند. بر این اساس معتقدم کار اصلاحات عملا پیشرفت کرده است و امروز هم ادامه دارد. من تکرار می کنم هرچند به تمام مطالبات دست پیدا نکردیم ولی پیشرفت هایی که در زمینه های مختلف بوجود آمده قابل قبول است.

س: شما فکر می کنید اختلافاتی که از دو جناح در سطح جامعه نمود پیدا می کند اختلافات ذاتی هست و یا دعوایی است بر سر قدرت؟
ج: البته من نمی دانم سوال شما منبعث از چیست؟ احزاب و گروهها و جناحهای مختلف دارای اندیشه های گوناگون برای رسیدن به قدرت و حاکمیت هستند. اختلافات احزاب و جناحهای برانگیخته شده از درگیری شخصی و بر سر منافع مادی صرف نیست. بلکه اندیشه های سیاسی هست که موجب اختلاف نظر و سلیقه و روش می شود. نوع نگاهها به اداره حکومت و کشور و همینطور نوع نگاه به جامعه و تعامل جامعه با حاکمیت از دیدگاه احزاب و گروههای سیاسی متفاوت است و طبیعتا این افکارعمومی جامعه است که قرائتهای مختلف احزاب را از انقلاب، نظام و قانون اساسی ارزیابی می کند و این اقبال و دید مردم میزان سنجش روشهایی است که جناحهای مختلف برای اداره حکومت دارد و ارائه می کنند.
یک عده از مردم شیوه ای از حکومت را می پسندد که شاید گروه دیگر نپذیرد و نپسندد. مردم مدیریتهای مختلف را تجربه می کنند و طبیعتا هر کدام که کارآمد باشد را انتخاب می کنند. جناح های سیاسی داخلی هم همین طور است و در تمام دنیا هم همین طور است، ما تافته جدا بافته از جهان نیستیم. در دنیا هم جناحها با هم رقابت می کنند و اندیشه ها و برنامه های خود را اعلام می کنند و به دنبال رسیدن به قدرت هستند که بتوانند در قالب حاکمیت و با استفاده از قدرت به دست آمده به مردم خدمت کنند.
درخصوص اینکه بخشی از قدرت در دست یک جناح و بخش دیگر در دست جناح دیگر است باید عرض کنم که معلوم است که وقتی حزبی اکثریت را بدست می آورد، براساس اندیشه سیاسی و اجتماعی خود کار می کند.
{بطورمثال} اختلاف مجلس و قوه قضاییه درگیری دو قوه مجلس و قوه قضاییه نیست. شما نمی توانید آنرا به حساب درگیری دوقوه بگذارید. این دوجریان متفاوت فکری است که در این دو قوه جاری است واین دو قوه مثل دو خانه کوچکند که متاسفانه مدیران و مسوولان آن دارای نقطه نظرهای سیاسی متفاوتی هستند که الان دو جریان فکری در آن وجود دارد که یکی در این قوه کار می کند دیگری در قوه دیگر. مهم مظروف قوه قضائیه است که نباید مسایل حقوقی و قضایی را آلوده به جریانات جناحی و سیاسی کند. باید مستقل از همگرایی با احزاب به کار حقوقی و قضایی بپردازد. اگر محتوای دستگاه قضایی که اکنون بیشتر سیاسی است تغییر کند ، اختلافات رفع می شود.

س: آیا وجود این اختلاف نظرها مانع راه دیگری به حساب نمی آید، آیا اینها مانع بر سر راه خدمت رسانی به مردم نیست؟
ج: الان دارد خدمت رسانی انجام می شود و شاید در حد مطلوب نباشد، ممکن است دید شورای نگهبان و قوه قضاییه با دید دولت و مجلس متفاوت باشد و گاهی برای هم مانع باشند. اما خدمت رسانی به صورت نسبی وجود داشته است. اما من عرض می کنم خدماتی که اکثریت مجلس ارائه کرده است قابل قبول است و اینگونه نیست که کاری انجام نشده است، منتهی باید حتما برای مردم تشریح شود تا مردم آگاه شوند و بدانند که اصلاحات علیرغم تمام فشارهای خارجی و داخلی، چه اقدامات زیربنایی و اصولی را انجام داده است.

س: مجلس و دولتی که در دست اصلاح طلبان است!
ج: ببینید ارکان نظام از سه قوه مجریه، قضاییه و مقننه تشکیل شده و طبیعتا امروز دولت بوسیله آقای خاتمی رییس جمهور اداره می شود و اکثریت مجلس هم با اصلاح طلبان است و طبیعتا این دو قوه مسوولیت آنچه که درحیطه کارشان می گذرد را برعهده دارند. همانطوریکه دستگاه قضایی و سایر نهادها مسوول کار خودشان هستند . دولت و مجلس نمی توانند بگویند ما مسئولیت نداریم، چون در کارمان دخالت می کنند. دخالتها باعث نمی شود که مسئولیت از کسی برداشته شود. من معتقدم مسئولیت را باید بپذیرند و عواقب کلیه اقدامات صورت گرفته در 4 سال مجلس و 6 سال دولت نفیا و اثباتا به خود آنها بر می گردد.
البته در این میان نباید کارهای خوبی که صورت گرفته نادیده انگاشته شود باید خوبی ها و نقاط ضعف مقایسه شود و صرفا سیاه نمایی نشود. معتقدم نقاط مثبتی که در این مدت در دولت و مجلس اصلاحات بوده قابل قیاس با قبل نیست. ما صرفا نباید بیاییم نقاط ضعف را مطرح کنیم. مانع تراشی به معنای ضعف دولت نیست. اگر دولت می گوید ناکامی داشته ام بخشی از آن به موانع ایجاد شده بر می گردد.
من می گویم ضمن اینکه نباید نقاط ضعف را فراموش کرد، باید تلاش کنیم برای رفع موانع نقاط قوت و مثبت جبهه اصلاحات را هم بیان کنیم. نکته دیگر اینکه اگر شما یک روز تریبون مجلس را بشنوید چه جناح محافظه کار و اقلیت و چه جناح اکثریت اصلاح طلب ، هر دو وقتی صحبت می کنند همه سخنانشان مایوس کننده است و صرفا یکدیگر را متهم می کنند.
جناح اقلیت بصورت طبیعی باید منتقد باشد، چون احساس می کند قدرت اجرایی و قانونگذاری الان در دست اکثریت است. پس انتقاد خود را بیان می کند و این طبیعی است اما این جناح اکثریت است که باید بیاید و توانایی ها و توانمندیهای و کارهای مثبت انجام شده را بیان کند. در کنگره مجمع روحانیون مبارز، آقای مجید انصاری نطقی درباره کارهای بزرگ مجلس و دولت اصلاحات داشتند. این برای اولین بار بود که بیلان بلند بالایی از حرکت های خوب و اساسی و بزرگ مجلس و دولت در طول این مدت بیان شده است و می بینید که کروبی رییس مجلس از رسانه ها، رادیو و تلویزیون می خواهد این سخنرانی پخش شود تا مردم بدانند.
البته من شنیدم که در دولت هم همین بحث شد و گفته اند خوب است سخنان انصاری از صداوسیما پخش شود تا مردم در جریان قرار بگیرند. این نقطه ضعف هم داریم که نکات مثبت و نقاط قوت و کارهای بزرگ انجام شده به گوش مردم نمی رسد. دولت نیامده بگوید که چه کرده است دولت اصلاحات باید کارهای عظیم اقتصادی، کشاورزی، صنعتی، عمرانی و فرهنگی را بیان می کرد و یا آنگونه که شاید و باید به این کارها پرداخته شده است.
درمجلس به جای اینکه جناح اکثریت بگوید که آقا نمی گذارند کار بکنیم ، بیایند از موفقیت ها بگویند و در نطق های خود اعلام کنند چه کارهای بزرگی در دولت و مجلس انجام شده است.

س: آقای محتشمی پور شما رییس فراکسیون دوم خرداد مجلس هستید؟ چرا اینها را به نمایندگان و اعضای فراکسیون نمی گویید؟
ج: گفتم، والله بارها گفتم، بارها در مصاحبه ها گفته ام، ولی چه کنیم که مثل پیرمردهایی هستیم که عده ای فرزند دارند که این فرزندها گوش به حرف پدرشان نمی دهند، هرچه نصحیت می کند این پدر، بچه ها با هم دعوا می کنند، بله دعواهای فرزندان ماهم امروز مدرن شده است.

س: آقای محتشمی پور اشاره کردید که دولت نیامده اقدامات خود را بگوید و رسانه ها هم پوشش خبری خوبی نداده اند، اما سخنگوی دولت هر هفته درباره مصوبات و مواضع دولت با خبرنگاران مصاحبه می کند؟
ج: در انعکاس هم ضعف داریم، شما ببینید سخنگوی دولت مصاحبه می کند، اما منعکس نمی شود، صدا وسیما آیا به نقش کلی خود به شایستگی عمل کرده است؟
در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی رادیو و تلویزیون چقدر کارهای دولت را بیان می کرد. اگر رییس جمهور به یک سفر داخلی و خارجی می رفت تا هفته ها تفسیر و تحلیل گزارش خبری از رادیو و تلویزیون می شنیدیم و در داخل هم اگر افتتاحی بود، سفری بود تلویزیون ابعاد آنرا بزرگتر از چیزی که بود منعکس می کرد.
یک نمونه را عرض می کنم همین طرح عظیم حوزه گاز عسلویه که در بوشهر انجام شد به جرات می گویم. بزرگترین طرح وزارت نفت در طول تاریخ قبل و بعد از انقلاب است. چنین کار عظیمی تاکنون در صنعت نفت و گاز انجام نشده بود. آن هم ظرف مدت 5-4 سال عمر دولت اصلاحات. شما بگویید چقدر رسانه ها، روزنامه ها و صداوسیما به این موضوع پرداخت؟
رادیو و تلویزیون می تواند هر ماه یک گزارش جدید از عسلویه پخش کند. عسلویه 20 فاز دارد که تنها 3 فاز آن به بهره برداری رسیده و به مرور فازهای بعدی وارد مدار می شود.طرحی با این عظمت و با این همه منفعت مادی ومعنوی در کشور که هم صنعت نفت را پشتیبانی می کند و هم صادرات گاز و مصرف داخلی را می تواند افزایش دهد که پشتوانه ارزی اقتصادی کشور است.در بخشهای آب ، سد سازی ، برق ، کشاورزی و صنعتی و نیز ... پیشرفتها شگفت آو است ؛ ولی متاسفانه رادیو و تلویزیون به وظیفه و مسوولیت ملی خود عمل نمی کند.

س: آقای محتشمی پور شما در سخنانتان گفتید مانند پدری هستید که فرزندانی دارید که به حرفتان گوش نمی دهند، یعنی قبول دارید که در جبهه دوم خرداد نیروهای افراطی و معتدل وجود دارد، آیا این یک مشکل برای اصلاحات نیست؟
ج: ببینید، جبهه به معنای یک حزب نیست، البته در درون یک حزب هم می تواند سلیقه ها و گرایشات متفاوت و گوناگونی باشد. جبهه دوم خرداد از 18 گروه و حزب تشکیل یافته که دارای اساسنامه و سیاست و برنامه های مخصوص به خود هستند. اینگونه نیست که تمامی احزاب و گروههای دوم خردادی یک برنامه و سیاست واحدی داشته باشند و طبیعی است که در درون جبهه دوم خرداد تفاوتهایی باشد. در درون این جبهه برخی دیدگاههای رادیکال، برخی لیبرال و برخی متوسط دارند ولی به جبهه دوم خرداد از حیث اشتراکات بسیار نزدیکند.

س: آقای محتشمی پور شما از اعضای شاخص مجمع روحانیون مبارز و از قدیمی ترین احزاب سیاسی فعال در کشور هستید،الان در درون جبهه دوم خرداد برخی ها معتقدند ورود روحانیون به مباحث، فضا را محافظه کار می کند، سوال اینجاست که آیا مجمع روحانیون اینگونه است و اگر نیست توانسته نقش تعادل بخش خود را در میان گروههای دوم خرداد به خوبی ایفا کند؟
ج: اینکه مجمع روحانیون مبارز محافظه کار است و سازش کار است را قبول ندارم و مخالفم، اما نقش تعادل بخش مجمع روحانیون در میان گروههای دوم خرداد را تایید می کنم.

س: شاید این اظهارنظر گروههای دوم خرداد، مربوط به موضعگیریهای آقای کروبی در مجلس باشد؟
ج: آقای کروبی یک انسان واقعا مخلص و با صفایی است که برای حفظ کیان انقلاب ، کشور و مجلس مجبور است یک سری مسایل را رعایت کند و موازنه را در بیرون و درون مجلس برقرار کند. رییس مجلس نمی تواند جانبدارانه مجلس را اداره کند و اگر بخواهد جانبدارانه مدیریت کند قطعا جریانی که احساس می کند مصالحش در مجلس نادیده گرفته می شود، برخورد می کند. اگر جریان اقلیت بخواهد با مدیریت مجلس برخورد خصمانه ای کند هر روز باید درمجلس شاهد جنجال باشیم.
آقای کروبی تلاش کرده حقوق اقلیت و اکثریت منصفانه رعایت شود و هم جناح اقلیت و هم جنایت اکثریت در مجلس هر دو معترفند اگر مدیریت کروبی در مجلس نبود تاکنون اوضاع خیلی بد می شد و رشته ها از هم گسیخته و مجلس شاید متلاشی می شد. اما خوشبختانه مجلس الان در موقعیت خوبی است.

س: و اما درباره مجمع روحانیون مبارز؟
ج: مجمع روحانیون مبارز همواره مواضع ریشه ای و اصولی در زمینه اصلاحات و سایر مسایل داشته است و مواضع مجمع قوی و کاربردی تر از دیگران بوده است شما مثلا به موضعگیری مجمع روحانیون، در این کنگره درباره انتخابات توجه کنید. ببینید درباره نظارت استصوابی یا احراز صلاحیت ها جدی ، قوی و مستدل موضع گیری شده است. این کاری است که از نظر فکری و زیربنایی احتیاج به یک توان علمی ، جرات و شجاعت دارد تا بتواند این موضوعات را بیان کند و در جامعه حرکت ایجاد کند.

س: آقای محتشمی پور تاثیری هم در روند انتخابات خواهد داشت؟
ج: اگر بنا باشد تاثیری داشته باشد این روش منطقی و مستدل پاسخ می دهد نه شعار و مباحث تند و تشنج زا. خوشبختانه تا بحال ثابت شده است روش مجمع روحانیون مبارز تاثیرگذار بوده است، حتی منتقدین مجمع هم معتقدند تلاش مجمع روحانیون مبارز در انتخابات مجلس ششم برای جلوگیری از رد صلاحیت های گسترده شورای نگهبان منجر شد به تایید صلاحیت نمایندگان فعلی و شکل گیری این مجلس و اگر نبود اقدامات اصولی و ریشه ای مجمع روحانیون مبارز و شخص آقای کروبی، مجلس ششم با این کیفیت انتخاب نمی شد و بسیاری از نیروها در مقابل شمشیر رد صلاحیت هیاتهای نظارت حذف می شدند و ریزش می کردند.

س: آقای محتشمی پور با این حال برخورد شورای نگهبان را در انتخابات آینده چطور ارزیابی می کنید؟
ج: شورای نگهبان تحت شرایطی که بوجود می آید، متفاوت برخورد می کند. طبیعتا اگر مردم در صحنه باشند و احزاب وگروهها بطور جدی پای کار باشند و در امر انتخابات فعالیت کنند یک نوع شورای نگهبان برخورد می کند و اگر حضور فعال نداشته باشند نوع دیگری خواهد بود. ولی معتقدم حضور یکپارچه مردم، گروهها و احزاب در انتخابات تاثیر بسیار جدی در شکل گیری انتخابات مجلس هفتم دارد. اگر مردم حضور داشته باشند شورای نگهبان نمی تواند رد صلاحیت به صورت فله ای داشته باشد . اگر مردم بیایند اوضاع فرق می کند البته رد صلاحیت فله ای هم باعث نخواهد شد که همه چیز از بین برود. توقیف فله ای مطبوعات مانع نقش آفرینی روزنامه ها نشد و به نظر من این قابل مقایسه با 6 سال قبل نیست. می بینید روزنامه ها امروز همان ها هستند و فعالیت می کنند و توقیف فله ای تاثیری نداشت.
در انتخابات مجلس ششم 9-8 هزارکاندیدا داشتیم، مگر شورای نگهبان چه قدر می تواند رد صلاحیت کند، اگر بخواهد همه را رد صلاحیت کند که انتخاباتی وجود ندارد. شورای نگهبان عناصری را رد صلاحیت می کند که بتواند حداقل پاسخگویی را داشته باشد .
الان در بین جوانان و متخصصین افراد بسیار زیادی داریم که نشاط و استعدادهایشان بالاتر از من وامثال من است. دیگر انرژی ما پیرمردهای 65-60 ساله مصرف شده است. بگذارید ما را رد صلاحیت کنند اما نسل جوانی به مجلس می آید که در مدیریت کشور طبیعتا تاثیرش بیشتر است. من از اوضاع ناامید نیستم.

س: آقای محتشمی پور چقدر رد صلاحیت ها با مشارکت مردم ارتباط دارد؟ مگر در انتخابات شوراها رد صلاحیت فله ای انجام شده بود که مردم نیامدند؟
ج: من قبلا در مورد انتخابات شوراها در مصاحبه ای گفتم که ماهیت شوراها، ماهیت سیاسی نیست، چهره های سیاسی را معرفی نکنید، باید چهره های اجتماعی، فرهنگی و خدماتی معرفی می شدند. شهرداری جای احزاب و رقابت های سیاسی نیست، مردم خدمات رفاهی و اجتماعی می خواهند. ما گفتیم اما آقایان گوش نکردند و دوباره چهره های سیاسی را معرفی کردند و مسئله ناشی از عملکرد غیر صحیح احزاب بود اما درباره رد صلاحیت ها ببینید، رد صلاحیت و غیر رد صلاحیت به آن صورت تاثیر در حضور مردم ندارد و به قول خودتان در انتخابات دوم شوراها، شورای نگهبان نظارتی نداشت، اما اینگونه شد.
به اعضای جبهه دوم خرداد گفته ام که اگر شورای نگهبان چهره های شاخص احزاب را{در انتخابات مجلس} رد صلاحیت کند، شما می توانید در دهها لایه مختلف نیروهای لایق، اصلاح طلب و شایسته داشته باشید که مردم انتخاب کنند. به جای اینکه بگویید اگر چهره های شاخص ما را رد صلاحیت کنند، انگیزه ای نمی ماند، ما به هیچ وجه نباید برای مشارکت در انتخابات خط قرمز بگذاریم.
فرزندان این مملکت و جوانان متفکر اصلاح طلب زیاد داریم. اگر تا لایه دهم را هم رد صلاحیت کنند، لایه یازدهم کاندیدا می شود و از مردم رای می گیرد. الان 80 تا 90 درصد مردم اصلاح طلب هستند و تنها 10 درصد مخالف هستند و یا ممکن است مخالفت داشته باشند. شورای نگهبان نمی آید 90 درصد را رد صلاحیت کند.
من به عنوان رییس فراکسیون دوم خرداد می گویم که اکثر قریب به اتفاق احزاب و گروههای جبهه دوم خرداد قائل به خط قرمز نیستند و عقب نشینی نمی کنند و همه ملت را طرفدارجریان اصلاح طلبی می دانند. از طرفی شورای نگهبان کاری نمی کند که منجر به آشفتگی عمومی باشد و بخواهد پاسخگو باشد به همین خاطر فله ای رد صلاحیت نمی کند.

س: آقای محتشمی پور اگر کل جناح دوم خرداد به لیستی خاص برسند که مورد توجه مجمع نباشد آیا مجمع روحانیون مبارز از ائتلاف دوم خرداد خارج می شود؟
ج: من نمی دانم این اگرها یعنی چه؟ اگرهای شما مثل این است که خورشید به زمین بچسبد و آسمان به زمین برسد، احتمال خیلی فیش غولی است!

س: اما احتمال است؟
ج: ببینید گروهها و احزاب دوم خردادی از جمله مجمع روحانیون مبارز یک عقل و منطق و رشد عقیدتی دارند و در شرایط فعلی چنین کارهایی را انجام نمی دهند که شکاف بیفتد. تمام گروههای دوم خرداد سعی دارند در انتخابات هفتم مجلس ائتلاف بوجود بیاید.

س: آقای محتشمی پور، برخی منابع از روحانی زدایی در میان اعضا و نیز چهره های کلیدی درهسته های تصمیم ساز احزاب خبر می دهند و می گویند شاید این گروهها بعضا به جای اعضای خودشان، با افرادی با تفکرات سکولار به میدان خواهند آمد؟ آیا این موضوع را شما تایید می کنید؟
ج: ممکن است برخی اشخاص اندیشه های این چنینی داشته باشند، باید دید جامعه مزاجش چگونه است. صرف اراده و تصمیم چند نفر در یک حزب و گروه سیاسی در تصمیم گیری مردم تاثیرگذار نیست. من فکر نمی کنم مردم چنین رویه ای را بپسندند مردم به دنبال افراد شایسته هستند. حالا این افراد شایسته اگر در صف روحانیون باشند او را از آن صف انتخاب می کنند اگر نباشد در غیر روحانیون.
به هر حال این مردم هستند که تصمیم می گیرند و انتخاب می کنند. در این شرایط شما فکر می کنید اگر فردی مثل آیت الله موسوی خوئینی ها که از اعضای شاخص و برجسته مجمع روحانیون است اگر در کنار چهره های دیگر سیاسی کاندیدا شود مردم به موسوی خوئینی ها رای نمی دهند؟ قطعا رای مردم با اوست و تعداد آراء وی خیلی بیشتر از دیگران است و اصلا قابل مقایسه نیست.
مردم به چهره های مورد اعتماد رای می دهند، چه روحانی باشد چه غیر روحانی علت کم شدن تعداد روحانی در مجلس ششم هم شاید برای این بود که چهره های برجسته و شاخص روحانی کمتر کاندیدا شدند و از میان قشر روحانیون اگر چنانچه کاندیداهای شاخص داشتیم قطعا تعداد روحانیون مجلس بیشتر بود. شاید یکی دیگر از دلایلش تبلیغات رسانه ها باشدکه مردم را از روحانیون ناامید کرده اند و البته به عملکرد برخی روحانیون نیز بر می گردد.
برخی روحانیون در گذشته با جوانان برخورد خنثی کردند و چوب تکفیر را بر سر هرکس در جامعه کوبیدند و این تاثیر منفی داشت. شما ببینید امام چه کرد که باعث شد سیل جوانان این کشور بطرف اسلام و انقلاب روی بیاورند و در تمام دانشگاهها جوانان چرا عاشق امام شدند، امام با جوانان طوری برخورد کرد که گفت: کارها باید به دست جوانان باشد و اصولا از صدر اسلام تا بحال در هر حرکت سازنده ای جوانان حضور داشتند و مدیریت می کردند.
من یادم هست در نجف اشرف خدمت امام رسیدم برای موضوعی امام با چه خون دلی در این مورد سخن می گفت. امام فرمود: مشکلات ما از صدر اسلام تا بحال وجود مقدس نماها و پیرمردهایی بود که باعملکرد خود به اسلام ضربه زده اند. امام فرمود: اگر امیدی به آینده اسلام و استقلال هست، به نسل جوان است و اگر دل جوان روزی بیدار شود و قیام کند می تواند کارهای بزرگی را انجام دهد و همین هم شد و انقلاب اسلامی در سال 57 پیروز شد.
اما متاسفانه عملکرد منفی تفکر مقابل تفکر حضرت امام که من 8-7 سال پیش آنرا تفکر خوارجی خشن معرفی کردم و تعبیر کردم و همین تفکر باعث شد بسیاری از جوانان پرشور و تعیین کننده نسبت به اسلام و انقلاب و روحانیت بدبین شوند. امام همواره این خطر را احساس می کرد و به روحانیون توصیه می کرد شما فکر نکنید کاری که می کنید یا حرفی که می زنید مردم به حساب شما می گذارند بلکه به حساب اسلام می گذارند، ایدئولوژی اسلام و نظام را نباید با عملکرد کسانی که روحانی هستند سنجید، اگر خطا و بدی وجود دارد از عملکرد بد روحانیت است نه اسلام و انقلاب و نظام اسلامی. به هر حال انقلاب اسلامی باعث شد آزادی و استقلال کشور بدست بیاید و همه باید با چنگ و دندان آنرا حفظ کنند.
مردم فکر نکنند اگر در انتخابات شرکت نکنند و قهر کنند با انقلاب و نظام مسایل حل می شود. من همین موضوع را با برخی از دوستان در مجلس ششم داشتم با برخی نیروهای اصلاح طلب. مدتی پیش می گفتند فایده ای ندارد باید کناره گیری کنیم و این حرفا؟ در مجلس ششم چه کردیم که در مجلس هفتم بخواهیم بکنیم؟ من خطاب به آنان گفتم: ممکن است در مجلس ششم نتوانستیم برخی اهدافمان را در قالب قانون تصویب کنیم اما لااقل توانسته ایم جلوی تصویب بسیاری از قوانینی که امکان داشت در مجلس ششم تصویب شود را بگیریم.
مگر یک ماده واحده قانونی در مجلس چهارم و پنجم درباره نظارت استصوابی تصویب نشد که این همه مشکلات را در پی داشت. کمترین آثار حضور در مجلس ششم و انتخابات مجلس هفتم این است که جلوی ضربه زدن بیشتر جریان مخالف اصلاحات و مردمی سالاری را می گیرد در حالیکه می توانیم کارهای مهمتری را هم انجام دهیم.

س: آقای محتشمی پور آیا در خصوص لیست احتمالی مجمع روحانیون می توانید توضیح بدهید؟
ج: هنوز هیچ گروهی و دسته ای لیست انتخاباتی اعلام نکرده است و ماهم همین طور حالا تا ببینیم در آینده چه می شود و چه کسانی کاندیدا می شوند.

س: فرصت ما کم است اما یک سوال مهم در این جا می خواهم مطرح کنم و آن این است که علیرغم گذشت ربع قرن از پیروزی انقلاب وقتی درباره مشکلات موجود در کشور سخن به میان می آید برخی همچنان از ارتباط با آمریکا صحبت می کنند؟ این در حالی است که جهان به سمت تفکرات ضد آمریکایی پیش می رود. شما فکر می کنید علت طرح این موضوع چیست و دیدگاه شما در خصوص رابطه با آمریکا چیست؟
ج: مذاکره و رابطه با آمریکا یک مسئله دوطرفه است این طوری نیست که ما بخواهیم مذاکره کنیم و آمریکا نخواهد و بالعکس باشد و در عین حال مذاکره انجام شود. مذاکره یک خواست و علاقه دوطرفه است. یعنی رابطه باید خواست هر دوطرف ایران و آمریکا باشد این یک شرط شده؟
دوم اینکه مذاکره و رابطه باید از موضع متقابل و همسان صورت بگیرد این نمی شود که آمریکا بخواهد از موضع سلطه طلبی و تحمیل افکار و اندیشه ها و سیاستهای خود با ما مذاکره کند. این می شود رابطه گرگ و میش، یا رابطه برده و صاحب خود. آنهم در چنین قرنِی، ما می توانیم چنین چیزی را بپذیریم کمااینکه در دنیا هم همین طور است.
شرط سوم اینکه منافع مشترک ایران وآمریکا چنین اقتضایی را داشته باشد. آمریکایی ها شاید یک زمانی در چند سال پیش دلشان می خواست به خاطر منافعشان در کشورهای منطقه همسایه ما با ایران رابطه برقرار کنند اما امروز اوضاع متفاوت است آمریکا امروز با حضور نظامی در افغانستان و عراق خود را صاحب برتری فوق العاده ای نسبت به جمهوری اسلامی ایران می داند آن موقع که آمریکا در افغانستان و عراق نبود و موضعش در منطقه ضعیف بود، ممکن بود بحث رابطه و گفتگو رامطرح کند و شرایط متعادل بود اما اکنون اینطور نیست.
من معتقدم در شرایط نابرابر فعلی هرگونه رابطه و یا مذاکره یا گفتگو با آمریکا خطاست. تصمیم گرفتن در این باره خطا و اشتباهی بیش نیست. اما تاکید می کنم در هر شرایطی که آمریکا حاضر شود منافع ایران را در نظر بگیرد خسارتهای وارد به ایران به خاطر سیاست های استکباری اش را جبران کند، در هر زمان آمریکا تصمیم بگیرد که یک ارتباط منطقی و عقلانی را با ایران و سایر کشورهای منطقه داشته باشد، آن موقع فکر نمی کنم مانع خاصی بر سر راه مذاکره با آمریکا وجود داشته باشد اما در شرایط فعلی رابطه با آمریکا را به نفع ملت ومنافع ایران نمی دانم.

س: شما فکر می کنید جناح راست در انتخابات چه راهکارهای را در پیش می گیرد، تغییر در شعارها یا چهره ها؟
ج: نمی دانم، بروید از خود آقایان سوال کنید، من دیگر فرصت ندارم.

س: آقای محتشمی پور حیف است در این مصاحبه، از فلسطین یادی نکنیم؛ حضرتعالی دبیرکل اجلاس بین المللی دفاع از انتفاضه فلسطین هستید. شما فکر می کنید عملکرد ما در خصوص فلسطین چطور بوده است؟ برخی ها اینگونه ادعا می کنند که ما فلسطینی تر از فلسطینی ها شده ایم ؟
ج: خیر هیچگاه ما در ایران فلسطینی تر از فلسطینی ها نشده ایم بلکه معتقدم در مقایسه با سایر کشورهای اسلامی و عربی بسیار هم عقب تر هستیم آنها به مراتب بیشتر و بهتر از ما موضع گرفته اند و کمک کرده اند به فلسطینی ها و پشتیبانی از انتفاضه اما ما در ایران به مسایل داخلی پرداختیم و مبتلا شدیم به مسایل داخلی و از فلسطین غافل شدیم.
حمایت ایران از فلسطین تنها منحصر شده به حضور مردم در راهپیمایی روز جهانی قدس. آنهم فقط یک راهپیمایی ساده به نظر من درباره این مسئله انسانی و حقوق بشری و در خصوص انتفاضه فلسطینی و آپارتاید در فلسطین اقدام مهمی از سوی مردم و مسوولان کشورمان نشده است. امیدوارم مردم ما به خود بیایند و علاوه بر خود، مسوولان را وادار کنند که در جهت حمایت از مردم مظلوم فلسطین اقدام کنند و حمایت از فلسطینی ها را در دستور کار قرار دهند.

خیلی متشکرم از وقتی که در اختیار ما قرار دادید هرچند کوتاه بود ولی به هر حال متشکریم.