دوستي يا دشمني چين - نقش تسليحاتي چين در جنگ تحميلي
از آب گلآلود جنگ ايران و عراق هركسي ماهي دلخواه خودش را ميگرفت و اگر كسي خيال كند مواضع دوستانه يا دشمنانه يا حتي بيطرف كشورهاي جهان در قبال جنگ ايران و عراق با ملاحظات انساندوستانه توأم بوده است، شايد بهتر باشد اسناد موجود مواضع كشورهاي گوناگون در مورد جنگ ايران و عراق را بيشتر مرور كند، اما سطح انصاف كشورهاي موثر جهاني، ولو به اقتضاي منافع ملي خاص خودشان، با يكديگر تفاوت داشت. در اين ميان، چين بهعنوان يك عضو دائمي شوراي امنيت و يك قدرت بزرگ جهاني و منطقهاي داراي مواضع نسبتا منصفانهتري نسبت به جنگ ايران و عراق بود. گرچه رفتارهاي بيطرفانه و منصفانه چين در جنگ ايران و عراق خارج از منافع ملي آن كشور تعريف نميشود، اما بههرحال باعث كسب امتيازات و امكانات فراواني براي جمهوري اسلامي ايران گرديد و سهم زيادي در توازن سياسي و نظامي ايران در جنگ با عراق داشت. چين بهعنوان اولين فروشنده تجهيزات نظامي و مهمترين مدافع سياسي ايران در صحنه جهاني نهتنها با كمك به ايران مانع از رقمخوردن سرنوشت جنگ بهسود غرب شد، توانست در پايانگرفتن عادلانه جنگ از طريق قطعنامه 598 تاثير مهمي داشته باشد. مختصري از چگونگي مواضع و روابط خارجي چين در قبال جنگ ايران و عراق را در مقاله زير مطالعه خواهيد فرمود.
جمهوري خلق چين در نيمكره شمالي و در قسمت شرقي قاره آسيا و ساحل غربي اقيانوس آرام واقع است و با 6/9 ميليون كيلومتر مربع مساحت، سومين كشور بزرگ جهان محسوب ميشود. اين كشور با بيستودوهزاروهشتصد كيلومتر مرز مشترك از شرق با كره شمالي، از شمال با مغولستان، از شمالشرقي با روسيه، از شمالغربي با قزاقستان، قرقيزستان و تاجيكستان، از غرب با افغانستان، پاكستان، هند و نپال، از جنوب غربي با ميانمار و از جنوب با لائوس و ويتنام هممرز است. علاوهبراين، چين با كشورهاي كره جنوبي، ژاپن، فيليپين، برونئي و مالزي مرز آبي دارد. پايتخت چين شهر باستاني پكن با پيشينه تاريخي سههزارساله است.[i] جمهوري خلق چين در جهتگيري سياست خارجي، كشوري غيرمتعهد و از اعضاي دائم شوراي امنيت سازمان ملل متحد محسوب ميشود. مبناي اصلي سياست خارجي چين در دوره دنگ شيائوپنگ (معمار اصلاحات چين) سياست درهاي باز و نوعي عملگرايي (پراگماتيسم) در دهه 1980 ميلادي بود. ويژگيهاي اصلي اين سياست عبارت بودند از: كنارگذاشتن اخلاقيات (كه وجه غالب سياست خارجي مائو بود)، برقراري روابط با كشورهاي مختلف جهان بدون توجه به نوع نظامهاي سياسي و اقتصادي آنها و بر اساس منافع ملي، منطقهگرايي و توجه به منطقه خليجفارس و خاورميانه بهخاطر نفت و بازار مصرف آن، نزديكي به غرب و امريكا و بروز شكاف در مناسبات چين و شوروي.[ii] در اين چارچوب، چين در قبال جنگ ايران و عراق سياست دوگانهاي را در پيش گرفت. سياست اعلامي و رسمي آن، بيطرفي و سياست اعمالي آن تقويت بنيه نظامي و ايجاد نوعي توازن ميان دو كشور درگير جنگ بود. دولت دنگ شيائوپينگ كه روابط نوپايي را با امريكا و دنياي غرب در آغاز دهه 1980 برقرار كرده بود، بههيچوجه تمايل نداشت به خاطر حمايت از جمهوري اسلامي ايران در مقابل عراق ــ كه از پشتيباني غرب برخوردار بود ــ اين مناسبات را تخريب نمايد. بههميندليل هرگز حاضر نشد عراق را بهخاطر شروع جنگ محكوم نمايد.[iii] چين با آغاز جنگ عراق عليه جمهوري اسلامي ايران در بيستودوم سپتامبر 1980 (سيويكم شهريور 1359) اعلان بيطرفي كرد و بدون اشاره به آغازگر جنگ، از دو كشور خواست به جنگ پايان دهند. اين كشور در نخستين روزهاي جنگ، همراه با چهار عضو دائمي ديگر شوراي امنيت، پس از مشورتهاي طولاني در پشت درهاي بسته، توافق كردند كه شورا از تشكيل جلسه رسمي براي رسيدگي به تهاجم نظامي عراق به ايران، شناسايي تجاوز و متجاوز خودداري كند و به صدور بيانيهاي بسنده نمايد.[iv] نماينده دائمي چين در شوراي امنيت سازمان ملل، در جلسه بيستوهشتم سپتامبر 1980 (ششم مهر 1359) تصريح كرد كه هيچ تعارض اصولي بين كشورهاي جهان سوم وجود ندارد و اختلافات اين كشورها بايد از راههاي صلحآميز همچون مشورت يا مذاكره حلوفصل شود.[v] پكن كه نگران بهخطرافتادن جريان صدور نفت از خليجفارس و مداخله قدرتهاي بزرگ در اين منطقه بود، مداخله نيروي سوم در جنگ ايران و عراق را اقدامي خطرناك دانسته و در پيگيري اين سياست به شوروي هشدار داد تا از رخداد شوم و تراژدي ايران و عراق به نفع خود بهرهبرداري نكند.[vi] ازسويديگر، چين در پيشبرد سياست اجرايي خود قرارداد فروش سلاح به بغداد را چند ماه پس از شروع جنگ ايران و عراق به امضاء رساند كه به موجب آن هزاروسيصد دستگاه تانك تي ــ 59 ساخت دهه 1950، آتشبار توپخانه و نفربر زرهي به مبلغ يكميليارد دلار به عراق تحويل شد.[vii] البته چين از طرف ديگر جنگ ــ (جمهوري اسلامي ايران) نيز غافل نبود و تلاش داشت از تواناييهاي اين كشور در معادلات منطقهاي و مقابله با حضور شوروي در افغانستان و گسترش نفوذ آن در خليجفارس بهره گيرد. در اين چارچوب، پكن به درخواست ايران پاسخ مثبت داد و در پي بستهشدن كريدور هوايي در غرب كشور بر اثر وقوع جنگ، به هواپيماهاي باري ايران اجازه داد از فراز آسمان آن كشور عبور كنند. اما با بهبنبسترسيدن جنگ در ماههاي پاياني سال 1359 و ششماهه اول سال 1360 و تشديد بحران داخلي در ايران و افزايش احتمال فروپاشي نظام جمهوري اسلامي، چين مناسبات خود را با عراق تقويت نمود و موافقت كرد براي بهكارانداختن كوره اتمي، اورانيوم غنيشده به اين كشور تحويل دهد. دو كشور همچنين موافقتنامهاي در زمينه همكاري بازرگاني و اقتصادي در اوايل سال 1981 (1360) به امضاء رساندند. با نزديكشدن نخستين سالگرد جنگ، چين از چشمانداز غمانگيز براي صلح به بنبست رسيده ابراز نگراني كرد و تداوم جنگ ايران و عراق را وسوسهاي براي ابرقدرتها جهت مداخله در منطقه دانست و بر آمادگي مجدد خود براي ميانجيگري پاي فشرد.[viii]
با آغاز پيروزيهاي ايران در جبهههاي جنگ در ششماهه دوم سال 1360 و در سال 1361، مناسبات ايران و چين گسترش يافت و به دنبال سفر يك هيات ايراني به چين تفاهمنامه همكاري تجاري و نظامي بين دو كشور امضاء شد. از مفاد اين تفاهمنامه ايجاد چهار كارخانه اسلحهسازي براي توليد موشك، مهمات و لوازم يدكي در ايران بود. علاوهبراين، چين متعهد شد تجهيزات نظامي از قبيل موشكهاي ضدهوايي و ضدكشتي، قطعات توپخانه، لوله توپ و تفنگ و مهمات به ايران بفروشد.[ix] دراينحال، چين به منظور حفظ توازن در جنگ در دسامبر 1982 (آذرماه 1361) قريب به صد فروند جت جنگنده اف ــ 6 با كشتي در اختيار عراق قرار داد و در ژانويه 1983 (ديماه 1361) بر اساس يك معامله يكميليارد دلاري، دويستوشصت تانك تي ــ 69 مجهز به فاصلهياب ليزري و تجهيزات اشعه مادون قرمز ديد در شب به عراق فروخت.[x] چند ماه بعد در آوريل 1983 (بهار 1362) چين و جمهوري اسلامي ايران قراردادي رسمي بالغ بر يكميلياردوسيصدميليون دلار براي فروش سلاح امضاء كردند. چين در اين قرارداد ملزم شد تعداد صد فروند هواپيماي جنگي جي 6 ، تانكهاي تي ــ 59 ، قطعات يدكي توپهاي 130 م. م. و سلاحهاي سبك، طي سه سال در اختيار ايران قرار دهد.[xi] با افشاي اين قرارداد، دولت چين تحت فشار شديد امريكا و كشورهاي حاشيه خليجفارس قرار گرفت و موج گستردهاي از حملات رسانهاي عليه چين به راه افتاد. اين حملات تا بدانجا پيش رفت كه مقامات چيني مجبور شدند كليه گزارشات را تكذيب كنند.[xii] رئيس وقت پارلمان چين نيز با هدف دلجويي از كشورهاي عرب حاشيه خليجفارس طي نامهاي به امير كويت خواستار بهكارگرفتن تمام تلاشهاي بينالمللي جهت خاتمه جنگ شد. در همين چارچوب، چين در نيمه دوم سال 1984 (1363) اعلام كرد چون با هر دو كشور مناسبات حسنه دارد، نقش فعالتري را در جهت يافتن راهحلي براي پاياندادن به جنگ ايران و عراق ايفا ميكند. به دنبال آن، ووشه چيان، وزيرخارجه وقت چين، در آذرماه 1363 به ايران مسافرت كرد و طي چند دور مذاكره با مقامات ايراني از دو كشور درگير خواست از بمباران هدفهاي غيرنظامي خودداري كنند و به توافق ژوئن 1984 پايبند باشند.[xiii] چين رسما اجازه صدور موشكهاي استيكس با برد هشتاد كيلومتر و با تكنولوژي كهنه خود را در سال 1984 به ايران صادر كرد. به گزارش موسسه بينالمللي بررسيهاي استراتژيك لندن طي قراردادي فيمابين تهران و پكن در مارس 1985، جمهوري خلق چين متعهد شد يكميلياردوششصدميليون دلار اسلحه شامل چهارده فروند هواپيماي جي 6 و جي 7، دويست دستگاه تانك تي ــ 59، توپهاي صدوسي، موشكانداز ضد تانك، موشك كرم ابريشم (هاي نيك 2)، موشكهاي كروز سي 801 و موشكهاي سي. اس. آي. 1 به ايران تحويل دهد.[xiv] در پي اين قرارداد وزراي خارجه هفت كشور عربستان سعودي، كويت، اردن، تونس، مراكش، عراق و يمن شمالي در نخستين روزهاي سال 1364 (1985) به پكن سفر كردند و بر سر چهار موضوع عدم فروش سلاح به ايران، درخواست از طرفين جنگ براي عدم حمله به مناطق مسكوني، لزوم توقف جنگ و يافتن راهحلي براي استقرار صلح بر اساس قرارداد 1975 الجزاير گفتوگو كردند.[xv] چند ماه بعد، هاشمي رفسنجاني، رئيس وقت مجلس شوراي اسلامي، در تيرماه 1364 به پكن سفر نمود و درباره موضوع جنگ ايران و عراق گفتوگو كرد. در اين گفتوگوها، دنگ شيائوپينگ، رهبر چين، پيشنهاد نمود جنگ عراق و ايران تحت شرايط قابلقبول طرفين بهزودي پايان يابد. در اين مذاكرات، طرفين درباره فروش موشكهاي زمين به زمين چيني از نوع «اسكاد يك او» و «ويك يي» به توافق رسيدند.[xvi] چين طبق قرارداد منعقده متعهد شد چهل فروند موشك زمين به زمين در اختيار ايران قرار دهد، مشروطبهاينكه ايران تا تحويل كامل موشكها از كاربرد آنها خودداري كند و موضوع را پنهان نگه دارد. پانزده فروند از اين موشكها تا مهر 1364 تحويل شد.[xvii] همچنين چين با فروش تجهيزات جنگي براي مدت دو سال شامل ميگهاي روسي اس ــ 19، تانكهاي تي ــ54 و سلاحهاي ضدهوايي براي مقابله با حملات عراق در ازاي دوميليون تن نفت خام موافقت كرد. اين اقدام چين واكنش شديد كشورهاي عربي، بهويژه عربستان سعودي، را در پي داشت.[xviii] چين بهخاطر درامانماندن از فشارهاي كشورهاي غربي و عربي حامي عراق به دليل فروش مستقيم سلاح به ايران، اقلام نظامي مورد نياز جمهوري اسلامي را از طريق كشور ثالث كره شمالي ارسال ميكرد. بااينوجود، دولت امريكا كه مناسبات ايران و چين را بهشدت زير نظر داشت، در مردادماه 1364 اعلام كرد چين دوازده جت جنگنده و بيستودو دستگاه تانك در اختيار ايران قرار داده است.[xix]
در پاييز 1364 چين اعلام كرد درصدد بهعهدهگرفتن نقش بيشتري در يافتن راهحلي براي پاياندادن به جنگ پنجساله ايران و عراق است. به دنبال آن هياتي به سرپرستي وزيرخارجه وقت چين، عازم منطقه خاورميانه و خليجفارس شد و در نخستين مرحله از سفر، وارد بغداد گرديد. وي در اين سفر، با تاكيد بر سياست بيطرفي كشورش در جنگ ايران و عراق، از تلاشهاي امارات متحده عربي و ديگر كشورهاي عضو شوراي همكاري خليجفارس براي پاياندادن به جنگ پشتيباني كرد. در ژانويه 1986 (زمستان 1364)، در پي حملات شيميايي عراق به شهر سردشت ــ كه بيش از هشتهزار نفر كشته و مجروح داشت ــ چين با امريكا و ساير اعضاي دائمي شوراي امنيت همراه شد و از اقدام فوري و موثر شورا در محكوميت عراق و از اعزام مجدد گروه تحقيق دبيركل براي بررسي كاربرد سلاح شيميايي در سردشت جلوگيري به عمل آورد. وزارت خارجه چين تنها به انتشار بيانيهاي در بهمنماه 1364 بسنده كرد كه آتشبس فوري در جنگ خليجفارس را خواستار شده بود.[xx]
در سال 1365، جمهوري خلق چين همچنان به سياست برقراري توازن مابين دو كشور ايران و عراق درگير جنگ ادامه داد. در بهار اين سال با سفر يك هيات چيني به بغداد، موافقتنامهاي اقتصادي و فني بين دو كشور به امضاء رسيد. دراينحال، يك كميته تخصصي مشترك صنايع شيميايي و پتروشيمي بين ايران و چين تشكيل شد تا همكاري دو كشور را در اين زمينه هماهنگ كنند و رئيسجمهوري چين در پيامي به همتاي ايراني خود، خواستار گسترش روابط متقابل ايران و چين شد.
با تشديد جنگ نفتكشها در مردادماه 1365، وزيرخارجه چين نگراني دولت خود را از اوجگيري جنگ اعلام نموده و ابراز داشت اين جنگ ثبات و امنيت منطقه را تهديد ميكند. در اين سال، سومين محموله از سلاحها و تجهيزات خريداريشده ايران از چين، شامل هيجده فروند هواپيماي چيانگ جي ــ 7 (مشابه ميگ 21) در اختيار سپاه پاسداران انقلاب اسلامي قرار گرفت و آموزش خلبانان، مهندسين و تكنسينهاي سپاه در چين آغاز شد.[xxi] هفتهنامه جيمز ديفنس چاپ لندن و فايننشال تايمز تعداد هواپيماهاي تحويلي را دوازده فروند از بيستوچهار فروند جنگنده شينانك اف 6 ، نوع كاملتر ميگ 19 روسي نوشتند.[xxii] بر اساس اين گزارشها، ميزان خريد سلاح ايران از چين در ششماهه اول 1365 به سيصدميليوندلار بالغ گرديد و چين به بزرگترين عرضهكننده سلاح به ايران تبديل شد. استدلال چين در مقابل فشارهاي غرب اين بود كه ايران از اين سلاحها عليه شوروي در افغانستان استفاده ميكند.[xxiii]
در بهمنماه 1365، طه ياسين رمضان به چين سفر كرد و در آنجا اعلام كرد كه عليرغم گزارشهاي مربوط به اين موضوع كه چين تامينكننده اصلي اسلحه براي ايران محسوب ميشود، بغداد به بيطرفي چين در قبال جنگ ايران و عراق اطمينان دارد. در پي اين سفر بود كه اعلام شد عراق به موشكهاي زمين به هوا با طول 46/10 متر و وزن 2211كيلو گرم تجهيز شده است.[xxiv]
در آغاز سال 1366، چين سي فروند جنگنده بمبافكن چيانگ ــ 6 و چيانگ ــ 7 نوع چيني ميگهاي 19و21 روسي و هشتاد فروند موشك كرم ابريشم و چهل فروند موشك زمين به زمين از نوع اسكاد بي از طريق كره شمالي به ايران فرستاد. در فروردين اين سال، يك كشتي باري چين هدف حمله دو قايق تندروي ايراني در خليجفارس قرار گرفتند كه محكوميت شديد چين را به همراه داشت. در اين سال هم پكن قاطعانه گزارشهاي مربوط به فروش اسلحه به ايران را رد كرد و بر موضع بيطرفي خود پاي فشرد.
با گسترش جنگ به خليجفارس، چين نگراني خود را در خصوص امنيت كشتيراني در تنگه هرمز ابراز و اعلام كرد كه قصد دارد در همكاري با امارات متحده عربي بر تلاشهاي مشترك جهت خاتمهدادن به جنگ ايران و عراق بيفزايد. اين كشور بر ضرورت افزايش تلاشهاي بينالملل و همهجانبه دو كشور به منظور خاتمهدادن به جنگ ايران و عراق از طريق مسالمتآميز تاكيد كرد. نخستوزير چين در ارديبهشت سال 1366 اعلام كرد كه هيچيك از طرفين درگير جنگ نميتواند برنده اين جنگ باشد و ادامه آن مصائب بيشتري براي مردم دو كشور در پي خواهد داشت. بههمينجهت، چين رايزنيهاي خود را براي خاتمه جنگ افزايش داد و وزيرخارجه چين در سفري به منطقه، در ديدار با هياتي از اتحاديه عرب، اعلام كرد كه جنگ هفتساله ايران و عراق امنيت منطقه را بيشازپيش به خطر انداخته است و از هر تلاش بينالمللي براي خاتمه جنگ استقبال كرد.[xxv] علاوهبراين، پكن بر تلاشهاي خود در شوراي امنيت سازمان ملل افزود و هوانگ جياهو، نماينده دائم آن كشور در مقر ملل متحد، در جلسه شوراي امنيت طي سخناني در بيستم ژوئيه 1987 از اصطلاح جنگ (War) استفاده كرد؛ ايندرحاليبودكه در عنوان دستور جلسه از عبارت وضعيت بين ايران و عراق استفاده شده بود. وي بر موضع بيطرفي كامل كشورش در جنگ تاكيد نمود و اعلام كرد چين براي زودترخاتمهدادن به جنگ و بهخاطر حفظ صلح و امنيت بينالمللي، با احساس مسئوليت كامل هر كوششي را به عمل خواهد آورد.[xxvi] چين به قطعنامه 598 شوراي امنيت سازمان ملل راي موافق داد و اعلام كرد در صورت خودداري ايران از پذيرفتن قطعنامه، از ممنوعيت فروش اسلحه به ايران با نظارت سازمان ملل حمايت خواهد كرد.[xxvii] در همين ايام، در پي استقرار موشكهاي كرم ابريشم توسط ايران در جزيره قشم براي كنترل تنگه هرمز و مقابله با تشديد جنگ نفتكشها از سوي عراق، خصوصا پسازآنكه دولت كويت قطعات موشك كرم ابريشم اصابتكرده به بندر الاحمدي آن كشور در چهارم سپتامبر 1987 (سيزدهم شهريور 1366) را با علامت ساخت چين براي نمايندگان پنج عضو دائمي شوراي امنيت در نيويورك به نمايش گذاشت، فشارهاي سياسي و تبليغاتي عليه چين بهشدت افزايش يافت.
در واكنش به اين فشارها پكن بهناچار با اذعان به دستيابي ايران به موشكهاي ساخت آن كشور، اعلام كرد كه احتمال دارد ايران موشكهاي چيني را از بازار بينالملل خريداري كرده باشد.[xxviii] سفير چين در كويت نيز بدون ذكر نامي از ايران، گسترش جنگ به خليجفارس را محكوم كرد.[xxix]
در نيمه دوم سال 1366، با افزايش تلاش امريكا و انگليس در جهت تهيه طرح تحريم تسليحاتي ايران و ارائه آن به شوراي امنيت، چين اعلام كرد در صورت راي مثبت اكثريت اعضاي شوراي امنيت به تحريم تسليحاتي، آن را وتو خواهد كرد. در اين زمان با فعالشدن دستگاه ديپلماسي ايران، مذاكرات گستردهاي با مقامات چيني و روسي و فرانسوي انجام شده بود و در آنان اين نظر ايجاد شده بود كه جمهوري اسلامي ايران علاقمند به مذاكره براي پايان جنگ است. اين كشورها، به همراه آلمان فدرال، با طرح تحريم تسليحاتي امريكا به مخالفت برخاستند. پكن قطعنامه 598 را اساس خوبي براي حل سياسي جنگ ايران و عراق دانسته و بر پذيرش بيقيدوشرط تاكيد داشت. در پي اعلام مخالفت چين با طرح تحريم تسليحاتي ايران، طارق عزيز، وزيرخارجه وقت عراق، در اسفندماه 1366 وارد پكن شد تا نظر آن كشور را درباره اجراي قطعنامه 598 و تحريم تسليحاتي ايران جلب كند؛ اما با پاسخ منفي مواجه شد.[xxx]
جمهوري خلق چين در رايگيري كليه قطعنامهها و بيانيههاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد در طول هشت سال جنگ ايران و عراق شركت داشت و در تمام تصميمگيريهاي آن شريك بود.[xxxi] بر اساس گزارشها و اسناد موجود، چين در طول سالهاي1987ــ1980 (1359 تا 1366) قراردادهاي تسليحاتي به ارزش 2/8 ميليارد دلار با طرفين جنگ امضاء كرد كه هفتادوچهاردرصد كل معاملات تسليحاتي چين با كشورهاي جهان سوم در طي اين مدت را شامل ميشود. در سالهاي 1980 تا 1983 (1359 تا 1362) چين با عراق معادل 6/3 ميليارد دلار قرارداد تسليحاتي به امضاء رساند كه اين مبلغ شصتويك درصد از مجموع 9/5 ميليارد دلار فروش تسليحات آن كشور به تمام كشورهاي جهان سوم بوده است. در طول همين مدت، چين سلاح كمتري به ايران فروخت. از سال 1984 تا 1987(1363 تا 1366) چين طي قراردادهايي توافق كرد كه 5/2 ميليارد دلار به ايران و 5/1 ميليارد دلار به عراق سلاح بفروشد.[xxxii] در اين سالها چين دو سوم كليه تجهيزات نظامي ايران را تامين ميكرد و بزرگترين تامينكننده تسليحات ايران بود.[xxxiii] دولتمردان چيني عليرغم سفرهاي مقامات بلندپايه ايراني به آن كشور در طول جنگ، به دليل ملاحظات سياسي از سفر به ايران اكراه داشتند و هرگاه پيشنهادي مطرح ميشد، لزوم رعايت توازن بين ايران و عراق در اين خصوص را مطرح ميكردند.[xxxiv]
پينوشتها
--------------------------------------------------------------------------------
[i]ــ وزارت امورخارجه جمهوري اسلامي ايران، كتاب سبز چين، تهران، دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي، 1375، صص23 و 21
[ii]ــ فصلنامه خاورميانه، صص1015ــ1011
[iii]ــ نوذر شفيعي، «سياست خارجي چين و جنگ تحميلي»، فرهنگ پايداري، پيش شماره هفتم، آذر 1381، ص57
[iv]ــ منوچهر پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ ايران و عراق، تهران، شركت سهامي انتشار، چاپ اول، 1371، ص22
[v] - U.N Year Book 1980, p.314
[vi]ــ اسناد بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس، زونكن چين.
[vii]ــ شرفعلي جلولي، بررسي تحليلي روابط جمهوري اسلامي ايران و خلق چين، پاياننامه كارشناسي ارشد در دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران. 3ــ1372، ص78 ؛ كنت آر. تيمرمن، سوداگري مرگ، ناگفتههاي جنگ عراق با ايران، ترجمه: احمد تدين، تهران، موسسه خدمات فرهنگي رسا، 1373، ص311
[viii]ــ اسناد بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس، زونكن چين.
[ix]ــ Facts on File, 1986, p.636 ؛ دفتر سياسي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، رويدادها و تحليل، ش33، 13/4/1361، صص14ــ13
[x]ــ شرفعلي جلولي، همان، ص78
[xi]ــ نوذر شفيعي، همان، ص57؛ رويدادها و تحليل، ش13، 25/8/64، ص15
[xii]ــ روابط عمومي فرماندهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، گزيده مطبوعات جهان، ش14، 27/8/1363، صص5ــ1 ؛ هادي نخعي، روزشمار جنگ ايران و عراق، ج 33، تجديد رابطه رسمي امريكا و عراق، تهران، انتشارات مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، 1379 ، ص280
[xiii]ــ روابط عمومي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، همان، ص85 ؛ اسناد بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس، همان؛ هادي نخعي، همان، صص963 و 933
[xiv]ــ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، تنبيه متجاوز، تهران، انتشارات مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، چ اول، ص185؛ نوذر شفيعي، همان، ص57 ؛ رويدادها و تحليل، ش25، 24/8/65، ص13ــ12
[xv]ــ رويدادها و تحليل، ش7، 19/2/1364، ص15
[xvi]ــ همان، ش14، صص17 و 18
[xvii]ــ همان، همان،ش13، 25/8/64، ص15
[xviii]ــ همان، ش10، 17/5/1364، ص20
[xix]ــ همان، ش10، 17/5/1364، ص21ــ20
[xx]ــ اسناد بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس، همان؛ پارسادوست، همان، صص612 و 648
[xxi]ــ رويدادها و تحليل، ش23، 25/6/65، ص22
[xxii]ــ همان، ش24، 28/7/65، ص18ــ17 و همان، ش29، 24/8/65، ص12
[xxiii]ــ همان، ش24، 28/7/65، ص18ــ17
[xxiv]ــ همان، ش29، 24/12/65، ص12
[xxv]ــ اسناد بنياد حفظ و نشر آثار و ارزشهاي دفاع مقدس، همان.
[xxvi]ــ پارسادوست، همان، صص676، 677 و 722
[xxvii]ــ اسناد بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس، همان.
[xxviii]ــ پارسادوست، همان، صص545 و 576
[xxix]ــ اسناد بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس، همان.
[xxx]ــ اسناد بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس، همان؛ منوچهر پارسادوست، همان، صص526 و 686 ؛ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، همان، ص341 ؛ معاونت تحقيق و پژوهش دانشكده فرماندهي و ستاد، گاهشمار جنگ ايران و عراق 1987 (از ديماه 1365 تا آذر 1366)، تهران، چاپ و انتشار دانشكده فرماندهي و ستاد، 1377، ص147
[xxxi]ــ U.N Year book 1980-1988؛ منوچهر پارسادوست، همان، ص635
[xxxii]ــ رويدادها و تحليل، ش31، صص16 و 28؛ ش35، ص14
[xxxiii]ــ اسناد بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس، زونكن چين، معاونت تحقيق و پژوهش دانشكده فرماندهي و ستاد، همان، ص101؛ نوذر شفيعي، همان، ص57
[xxxiv]ــ وزارت امورخارجه جمهوري اسلامي ايران، همان، ص218