عبور از بحران

غائله ترکمن صحرا:‌
 فردای پیروزی انقلاب یعنی در روز ۲۳ بهمن ۵۷ جوانان انقلابی ترکمن یه شهربانی گنبد حمله و نیروهای حاضر در پاسگاه را خلع سلاح کردند. در بعد از ظهر همان روز چریک های فدایی خلق و هواداران آنها به مردم انقلابی مستقر در شهربانی هجوم بردند و خواهان تقسیم سلاح ها شدند.چریک های فرایی خلق ناجوانمردانه شایعه کرده بودند” شیعه ها تفنگ را گرفته اند و قصد تلافی حمله چماق به دستهای ترکمن در دوران پهلوی را دارند.”‌
 این روزها جریان چپ به رهبری فدائیان خلق به شدت در منطقه ترکمن صحرا فعال شده است و با تحریک احساسات قومی و نفوذ در بین روستائیان اهداف پشت پرده خود را پیش می برد. در نیمه اول اسفند ماه ۵۷ خانه فرماندار سابق گنبد برای سازماندهی نیروهای چپ اشغال و به مرکز ستاد خلق ترکمن تبدیل می شود.‌
 امروز ۱۴ اسفند ۵۷ درگیری مسلحانه ای بر سر تغییر نام بند شاه بین نیروهای کمیته انقلاب با هواداران چریک های فدایی خلق در بندر ترکمن رخ می دهد.چپی ها با بزرگنمایی اخبار این درگیری ضمن راه اندازی تظاهرات علیه کمیته های انقلاب مدارس شهر گنبد را به تعطیلی می کشانند و خواستار انحلال ارتش ضد خلقی با کمک فدائیان خلق و مجاهدین خلق می شوند.‌
 عید امسال در ترکمن صحرا متفاوت است.شهر گنبد تقریبا حالت متشنج دارد. مردم تک تک از شهر خارج می شوند. شهر سنگربندی شده و گروههای زیادی از هواداران فدائیان خلق وارد گنبد شده اند. این روزها ستاد خلق ترکمن کاملا حالت تهاجمی به خود گرفته است و آشکارا مقاومت شهر و نیروهای کمیته را تهدید می کند. فدائیان خلق تنها به دنبال یک بهانه هستند.‌
 جنگ اول گنبد بین کانون مرکزی شوراهای ترکمن و فداییان خلق با پاسداران انقلاب و کمیته امام در گنبد آغاز می شود. ۲۰ نفر کشته و ۴۰ مجروح دست پخت چپی ها برای مقابله با مردم انقلابی ترکمن صحرا بود. روز هفتم فروردین آیت الله طالقانی طی پیامی خطاب به مردم ترکمن صحرا، ضمن محکوم کردن نغمه های تجزیه طلبانه، خواستار ترک هر نوع مخاصمه و برخورد قهرآمیز و دخالت نظامی از هر فرد یا گروهی شد.‌
 ساز رادیو عشق آباد ترکمنستان شوروی این روزها کوک است و مرتبا به زبان ترکمنی مردم منطقه را تحریک و دعوت به مقاومت در برابر نیروهای اعزامی از مرکز می کند. تمام نوار مرزی ایران با شوروی به غیر از دو پاسگاه اینجه برون و داشمند در دست گروههای چپ گراست.‌
 امروز ۱۱ فروردین ۵۸ هنوز صدای تیراندازی شدید از شهر گنبد به گوش می رسد. عقربه ساعت ۱۱ شب را نشان می دهد که گویا مذاکرات بین آیت الله طالقانی و هیئت اعزامی دولت با نمایندگان ترکمنها به نتیجه می رسد و طرفین آتش بس را امضا می کنند. اما هنوز درگیری ها ادامه دارد. دو روز بعد ۷۰ نفر از چریکهای فدایی خلق در درگیری با پاسداران انقلاب دستگیر می شوند. اطلاعات و مدارک مهمی مبنی بر دخالت عناصر کمونیست غیر ترکمن در این غائله به دست می آید. با این اعترافات همه چیز مهیای پاکسازی عناصر چپ از شهر گنبد است. اما به یک باره توافقنامه ای بین هیئت اعزامی دولت موقت و ستاد مرکزی شوراهای خلق ترکمن امضا می شود که عملا به نجات گروههای ضد انقلاب منجر می گردد.‌
 پس از این توافقنامه گروههای خلقی به بازسازی و ترمیم خود پرداختند.آنها هر اقدامی را که می خواستند انجام می دادند و هر کسی را که می خواستند دستگیر می کردند و به نوامیس مردم تجاوز می کردند و حتی دولت در دولت تشکیل داده بودند.‌
 امام خمینی(ره) در واکنش به اقدامات شرورانه فدائیان خلق در ترکمن صحرا ضمن مفسد خواندن عناصر خلق ترکمن، مقابله با آنها را واجب دانسته و فرمودند: “به مسلمین واجب است آنها را دفع کنند. ولو به قتل آنها منجر شود.” ایشان به عناصر مزدور خلق ترکمن اخطار کردند:” این اشرار اگر دست از شرارتشان برندارند ما با آنها معامله دیگر خواهیم کرد.”‌
 ناآرامی ها در ترکمن صحرا تا بهمن سال ۵۸ ادامه داشت. درسرمای ۱۸ بهمن جمع زیادی از مردم ترکمن اعم از شیعه و سنی در مقابل چریکهای فدایی موضع گرفتند و اعلام کردند محال است در سرزمین اسلام ما زنده باشیم و داس و چکش در وسط میدان شهر آویزان شود. فردای آن روز درگیری سختی بین مردم و هواداران فداییان خلق رخ می دهد که به کشته و مجروح شدن دهها تن می انجامد. بیستم بهمن فرمانده سپاه گنبد توسط هواداران فداییان خلق به شهادت می رسد. جنگ بین پاسداران انقلاب با پشتیبانی مردم و فداییان خلق آغاز می شود. با شدت گرفتن درگیری ها، ارتش در روز ۲۲ بهمن عملا وارد جنگ می شود. در روز ۲۳ بهمن آخرین سنگرهای چریکها سقوط کرده و ستاد خلق ترکمن به تصرف نیروهای انقلاب در می آید و ارتش حفظ امنیت و انتظامات منطقه ترکمن صحرا را بر عهده می گیرد. پس از این درگیری ها به مرور آرامش بر منطقه حاکم می شود و از نفوذ نیروهای چپ در منطقه کاسته می شود.‌
 ● ناآرامی‌ها در کردستان‌
 ۲۴‌ بهمن ۱۳۵۷، تنها دو روز از پیروزی انقلاب گذشته است که پادگان مهاباد به محاصره نیروهای مسلح حزب دموکرات کردستان در می‌‌آید. گویا فردی به نام عبدالرحمن قاسملو که فارغ‌التحصیل رشته اقتصاد در دانشگاه پراگ چکسلواکی است به عنوان رهبر جدید حزب دموکرات از مرزهای غربی وارد کشور شده و با طرح خودمختاری کردستان ایران به منظور اغتشاش و ایجاد نگرانی در بین کردها زمینه‌چینی می‌کند.‌
 این حزب سوسیال دموکرات روابط دوستانه‌ای با حزب توده دارد و خواستار تشکیل جامعه سوسیالیستی و جدایی دین از سیاست است.‌
 این روزها کردستان آب وهوای مساعدی برای رشد گروه‌های چپ‌گرا دارد که مثل قارچ سر بر می‌آورند. گروهک‌ مائوئیستی کومله اعلام موجودیت کرده است. و مروج خشونت بی‌محابا در کردستان است. چریک‌های فدایی خلق، حزب توده و دیگر گروه‌های چپ‌گرا نیز به شدت فعال شده‌اند.‌
 در پی حملات متعدد عناصر مسلح به پاسگاه‌های ژاندارمری و خلع سلاح آنها هیئتی از سوی دولت موقت در روز ۳۰ بهمن ۵۷ عازم مهاباد می‌شود. اعضای هیئت اعزامی از تهران در اجتماع مردم در میدان شهرداری مهاباد حاضر می‌شوند. یک قطعنامه ۸ ماده‌ای که توسط حزب دموکرات و کومله تنظیم شده در این اجتماع قرائت می‌‌شود. اصلی‌ترین خواسته چپی‌ها خودمختاری کردستان است. فردای آن روز پادگان مهاباد سقوط می‌کند و تمام سلاح‌ها و مهمات آن به غارت می‌‌رود. ۱۸ دستگاه تانک، ۳۶ قبضه توپ سنگین و هزاران قطعه سلاح توسط اعضای حزب دموکرات از پادگان خارج می‌شود و سپس پادگان را آتش می‌زنند. ‌
 گزارش‌های خوبی از کردستان نمی‌رسد. امروز دوم اسفند روزنامه اطلاعات می‌نویسد: افراد مسلح که خواهان خودمختاری هستند با تشکیل کمیته مشترک سربازان انقلاب و رزمندگان کرد، اداره امور پادگان‌های پیرانشهر و پسوه در نزدیکی مهاباد را به دست گرفتند.‌
 در کنار این حوادث برخی گزارش‌ها از فعالیت‌ عناصر سلطنت‌طلب و ضد انقلاب و برخی زمین‌داران بزرگ حکایت می‌کند.‌
 اوضاع شهر سنندج در نوروز امسال متشنج است. پادگان سنندج در محاصره است. ساختمان شهربانی و رادیو و تلویزیون سنندج در اشغال مهاجمین مسلح است. به دنبال این حادثه،‌ ستاد ارتش طی اطلاعیه‌ای مهاجمین به پادگان لشکر ۲۸ سنندج و اشغالگران رادیو و تلویزیون این شهر را ضد انقلاب می‌خواند و در پی آن از ساعت ۶/۳۰ دقیقه صبح هواپیماهای فانتوم برفراز شهر در ارتفاع کم به پرواز در می‌آیند. به دستور سر لشکر قرنی عده‌ای از نیروهای مردمی، پاسداران و سربازان از کرمانشاه با هلی‌کوپتر به داخل پادگان سنندج گسیل می‌شوند. با ورود این نیروها که با فداکاری خلبان هلی‌کوپتر شهید احمد کشوری زیر باران گلوله صورت می‌گیرد مقاومت در پادگان سنندج قدرت بیشتری پیدا می‌کند.‌
 طی مدت درگیری هیئت بلندپایه‌ای از جانب امام خمینی‌(ره) با شورشیان وارد مذاکره می‌شود و بالاخره در روز دوم فروردین آتش‌بس اعلام می‌شود.‌
 فردای آتش‌بس به طور غیرمنتظره به دستور نخست‌وزیر مهندس بازرگان فرمانده فداکار سرلشکر قرنی نخستین رئیس ستاد ارتش از سمت خود برکنار می‌شود. هنوز یک ماه از اعلام آتش‌بس نگذشته که حزب دموکرات به منظور نفوذ در آذربایجان غربی و شهر نقده بحران جدیدی را در منطقه ایجاد می‌کند.‌تابستان ۵۸ در کردستان با خاطره مظلومیت مریوان و رشادت‌های شهید چمران در پاوه گره خورده است. چپی‌ها در تیرماه ۵۸ در حمله بی‌رحمانه‌ای به سپاه نوپای مریوان ۱۷ تن از پاسداران را به شهاددت رساندند. در ۲۵ مرداد روزنامه‌ها خبر از حمله گسترده افراد مسلح به پاوه را دادند. را‌ه‌های ورودی شهر بسته است. افراد مسلح مردم و پاسداران را قتل عام می‌کنند. پاوه یک پایگاه مهم انقلابی در کردستان و خاری در چشم دشمنان انقلاب اسلامی است. ۲۵۰ پاسدار کرد محلی از پاوه محافظت می‌کنند و این برای ضد انقلاب و چپی‌ها غیرقابل تحمل است.‌پاوه روزهای سختی را سپری می‌کند.از همه شهر فقط دو نقطه در دست نیروهای انقلابی است. یکی پاسگاه ژاندارمری در غرب و دیگری محل پاسداران در وسط شهر. شیون ‌زن‌ها و بچه‌ها به گوش می‌‌رسد. مهاجمین مسلح خانه‌ها را غارت و سپس به آتش می‌کشند. چند ماشین با بلندگو در وسط شهر پی در پی اعلام می‌کنند: هرکس وفاداری خود را به حزب دموکرات اعلام کند در امان است. ما فقط آمده‌ایم پاسداران دکتر چمران را سر ببریم.‌
 صبح ۲۷ مرداد امام خمینی اعلامیه تاریخی را صادر می‌کنند. ایشان فرمان می‌دهند که ارتش باید در عرض ۲۴ ساعت خود را به پاوه برساند و ضد انقلاب را قلع و قمع کند. سیل عظیمی از نیروهای مردمی و ارتشی به سوی پاوه رهسپار می‌شوند. هزاران نفر جلوی نخست‌وزیری طلب اسلحه می‌کنند. افراد زیادی با پای پیاده از کرمانشاه به سوی پاوه حرکت می‌کنند. دشمن پا به فرار می‌گذارد. نیروهای داوطلب در تعقیب عناصر شورشی هستند. شهرهای مریوان، بسطام، بانه سردشت، مهاباد، بوکان و سقز به تصرف نیروهای انقلاب در می‌آید و سران حزب دموکرات و کومله به عراق فرار می‌کنند.‌
 ناآرامی‌ها در خوزستان‌
 امروز دوازدهم فروردین ۱۳۵۸ سخنگوی دولت موقت اعلام می‌کند. براساس اطلاعاتی که به دولت رسیده است بعد از وقایع گنبد نوبت خوزستان است.‌
 گویا توطئه جدیدی در راه است که از خارج مرزهای کشور هدایت می‌شود.‌
 احمد مدنی، استاندار خوزستان در مصاحبه‌ای می گوید: “عده‌ای از ضد انقلابیون پول در اختیار ایادی خود گذاشته‌اند تا با تقسیم آن بین کارگران خوزستان آنان را وادار به تحصن و اعتصاب نمایند. در تاریخ ۶ اردیبهشت ماه ۵۸ گروهی که در مطبوعات از آنها تحت عنوان “هیئت ۳۰ نفره اعزامی خلق عرب مسلمان ایران” یاد می‌شد وارد تهران می‌شوند تا با دولت مذاکره کنند. این گروه در مصاحبه‌ای ضمن تاکید بر اینکه مهمترین تضاد مرحله کنونی “تضاد خلق و امپریالیسم” است از چریک های فدایی خلق حمایت می‌کنند. یکی از خواسته‌های این جمع تبدیل نام خوزستان به عربستان است.‌
 به موازات این حرکت در دهم اردیبهشت براساس گزارش رونامه اطلاعات روسای عشایر عرب شهر و روستاهای سوسنگرد، بستان، هویزه در مدرسه علمیه آیت‌الله کرمی اهواز اجتماع می‌کنند و ضمن پشتیبانی از نظام جمهوری اسلامی هرگونه توطئه تجزیه‌طلبی را محکوم می‌کنند.‌
 ‌ به تدریج شدت برخوردها و تعارضات بین انقلابیون و ضد انقلابیون در خوزستان بالا می‌گیرد.‌
 بازار خرمشهر در اعتراض به اقدامات ضد انقلاب بسته می‌شود و شهر به حالت تعطیل در می‌آید. جلسات طولانی اما بی‌نتیجه بین مسئولین دولتی شهر و نمایندگان سازمان‌های خلق عرب برگزار می‌شود.‌
 در سحرگاه نهم خرداد ۵۸ مقارن ساعت ۴ صبح یک اتومبیل سواری با چند سرنشین در شهر به حرکت در می‌آید و با شلیک‌های پیاپی آرامش شهر را به هم می‌زند به دنبال این اقدام عناصر خلقی وارد شهر شده شروع به سنگربندی می‌کنند. آنها پمپ بنزین و خیابان فردوس خرمشهر را به آتش می‌کشند. خیابان موسوی را می‌بندند و دو یا سه انبار مخابرات را به آتش می‌کشند. ‌ساعت ۷:۴۵ دقیقه فرمانداری شهر مورد حمله مسلحانه قرار می‌گیرد. ساعت ۸ صبح عناصر تجزیه‌طلب با پاسداران درگیر می‌شوند. به واسطه آتش‌سوزی برق و تلفن قسمت‌هایی از شهر قاطع می‌شود. ساعت ۱۰/۳۰ دقیقه افراد خلق عرق از طریق کارون و شط العرب به پایگاه دریای خرمشهر حمله می‌کنند. آنها هنگام ظهر سه کشتی هزار تنی را به آتش می‌کشند.‌
 اما در همان ساعات اولیه درگیری ساختمان‌های سازمان سیاسی و کانون فرهنگی خلق عرب به محاصره نیروهای انقلاب در می‌آید و پس از چند ساعت درگیری تصرف می‌شود.‌با این اقدام مرکز هدایت آشوب‌های افراد سازمان خلق عرب سقوط می‌کند در این میان رادیو صوت الجماهیر عراق و رادیو کویت با نقل شیطنت‌‌آمیز اخبار به گونه‌ای تحریک‌آمیز، ادامه درگیری‌ها تا تحقق خود مختاری خوزستان را نوید می‌دهند.‌
 این روزها انبوهی از سلاح‌ از جانب عراق به د اخل خوزستان سرازیر شده است عراقی‌ها حدود ۲۰ تا ۳۰ هزار قبضه اسلحه در نوار مرزی خرمشهر تخلیه نموده‌ا ند.‌
 کامیون، کامیون اسلحه می‌آورند و کنار نهر خین خالی می‌کنند.‌
 بعد از ظهر نوزدهم خرداد انفجار بمبی در ۱۶ کیلومتری ریل راه‌آهن خرمشهر موج جدیدی از درگیری‌ها رادر پی خود دارد. انفجار دو بمب در ساختمان دولتی بندر خرمشهر و یک مرزبازرگانی در شهر آبادان خسارت‌های سنگینی وارد می‌سازد. ‌
 موجی از خرابکاری در ماه‌های خرداد و تیر خوزستان را فرا می‌گیرد.‌
 در یکی از این اقدامات خشونت‌آمیز تعداد قابل توجهی از مردم بی‌گناه شهید می‌شوند. با جریجه‌دار شدن احساسات مردم، ضد انقلاب منفعل می‌شود. با دستگیری تعدادی از عناصر فعال خلق و تبعید برخی از آنها جو بحرانی شهر کاملا شکسته می‌شود . اسنادی که بعدها از کنسولگری عراق در خرمشهر به دست می‌آید نشان می‌دهد که این کشور بازیگر اصلی تشنجات چند ماهه در خوزستان بوده است.‌