اصالت رسانه و نقد ابعاد رسانهای انتخابات
انتخابات در فرهنگ امام و انقلاب برآیند اندیشه ناب و آسمانی احترام به درک و خواستههای مردم یعنی صاحبان اصلی حکومت است. در این روند، مردم به نکوداشت این فرصت، به ارزیابی و سنجش میزان توان افراد برای تصدی مناصب گوناگون میپردازند که امانت را برای اداره بهتر نظام به چه کسی بسپارند.
داستان از آنجا آغاز میشود که اشخاص در معرض انتخاب برای جلب اعتماد عمومی دورنمای توان خود را به نمایش میگذارند، اینکه خاستگاه و مرکز ثقل مطالبات مردم کجاست و چگونه و با چه برنامههایی میتوان به مردم در تحقق آن امید داد و از قامت خود تندیس توانمندی برای دستیابی مردم به اولویتهای اجرایی، تقنینی و نظارتی تصویر نمود در گرو استفاده هوشمندانه از ظرفیت رسانههاست.
این نوشتار بنا دارد، با بررسی و آسیب شناسی عنوان یاد شده، تحلیل مختصری در این باره ارایه دهد..
بنابراین، آوردن چند مقدمه ضروری به نظر میرسد:
الف) رسانه هر چند به ظاهر کلیدواژه جدیدی در فرهنگ لغت به شمار میرود، مصداق و مفهوم آن تاریخ دیرینه ای در منابع دینی و آثار پیشینیان دارد تا جایی که منش فرستادگان خداوند در ابلاغ بایستههای تبشیری و انذاری را میتوان نمونههایی از رسانههای اصیل و الهی نام برد؛ بنابراین، آیه 67 سوره مائده آشکارا مأموریت رسانه ای فرستاده خدا را همسنگ رسالتش معرفی و تصریح میکند: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ»: اى پيامبر، آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، كاملاً (به مردم) برسان! و اگر نكنى، رسالت او را انجام نداده اى! خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم، نگاه مىدارد».
و در جای دیگر میفرماید: «وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى»: او (در ابلاغ قرآن و پيامهاى خدا) هرگز از هواى نفس سخن نمىگويد. پس رسانه در فرهنگ ادیان جایگاه ویژه و اصیلی دارد و از دیرباز در بارگذاری افکار عمومی نقش راهبردی و تعیین کننده ای داشته است.
ب) نماز جمعه و روشنگریهای مبلغان و رهبران دینی نیز از جمله رسانههای اصیلی به شمار میروند که با گذشت قرنها از پایهگذاری همچنان در عرصه فرهنگ و اطلاع رسانی به عنوان اهرمی استراتژیک در مسیردهی به افکار عمومی فعال و موثرند، ولی پیشرفت فناوری اطلاعات و IT و گسترش رسانههای جمعی از قبیل رادیو و تلویزیون و دیگر رسانههای تحت وب سبب گسست و بروز آسیبهای فراوانی به ارزشهای واقعی مسلمان شد.
در این میان، هیجان زدگی و وادادگی مصرفکنندگان در استفاده از این فناوری نوین و همچنین عدم تدوین الگوی اسلامی و بومی مدیریت رسانه پیامدهای وخیمی بر جوامع اسلامی به ویژه ایران اسلامی داشته است. در واقع، راهبران رسانههای وارداتی با تقلید و الگوسازی فعالیت رسانه ای از غرب و ترجمه شیوههای تولید و بازتاب محتوا به جامعه باعث به محاق رفتن رفتار حرفه ای و اخلاق محور رسانه ای در جوامع مسلمان و ایران شده است.
پ) کوچ مطبوعات، خبرگزاریها و دیگر رسانهای جمعی از نهاد فرهنگ و سنت به مقصد ناپایدار و متغیر سیاست، آستانه و ظرفیت آگاهی بخشی و بالا بردن اطلاعات عمومی را به سطحی نازل تقلیل داده و موجبات نگرانیهای عدیده فرهنگی را فراهم آورده و ارمغانی جز غوغا سالاری و تشتت و نگرش سطحی به هویت فرهنگی از دریچه رسانه نداشته است.
به بیان دیگر، برخی رسانهها با پیگیری جانبدارانه اغراض هوس آلود اهل سیاست که با ارزشمداری و پرهیزگاری در عرصه اطلاع رسانی سازگاری ندارد، ناگواری پشت پا زدن یه سرمایههای فرهنگی و آیینی را نقش زدهاند. این در حالی است که اساسا پیامآور دین اسلام علمدار گسترش و کمال اخلاق و ارتقای فرهنگ آدمی معرفی شده که «انی بعثت لاتمم مکارم اخلاق فیکم»؛ افزون بر اینکه امیرالمومنین در بیانی کوتاه سیاست ورزی غیر مشروط به بایستههای اخلاقی را این گونه بر کتیبه قلب رهروان واقعی اهل بیت ـ علیهمالسلام ـ رقم میزند که: «والله ما معاویة بادهی منی و لکنه یغدر و یفجر و لولا کراهیة الغدر لکنت ادهی الناس: ای مردم، اگر زشتی نیرنگ نبود، من از همه مردم زیرک تر بودم».'
ت) از جمله عرصههایی که دیانت و تقوا نقش پایش و نظارت دارد، عرصه فعالیت اصحاب سیاست است و منشور راهبردی «سیاست ما عین دیانت ماست»، مترادف با لزوم تطبیق محتوای مشی سیاسی نخبگان و خواص با آموزههای وحیانی و دینی به شمار میرود، به عبارت دیگر بضاعت پایان ناپذیر معارف اخلاقی دین اسلام به تناسب شرایط و مناسبتهای گوناگون مجالی برای خلا و سردرگمی باقی نمیگذارد. بر این مبنا، روندهای که خواهان حفظ ایمان و تقوای خود از زبانه انحراف باشد، همواره در طول مسیر خود را با نشانههای هشدار دهنده مواجهه میداند و افق دین را در هر مجالی، گویای تکلیف شایان توجهی مییابد.
استارت خوردن شرایط انتخاباتی در جامعه حامل اثرهای متنوعی بر حوزههای گوناگون است و انفعال و التهاب مراکز اطلاعرسانی از جمله آثار پیامدهای این مناسبت برشمرده میشود. در این میان، گرتهبرداری از نظام تبلیغاتی و انتخاباتی غرب بیشترین چالش اخلاقی در مشی سیاسی احزاب و فعالان این حوزه و به تبع رسانهها را فراهم میآورد و حرارت بازار جلب آرا و انظار عمومی بعضا با افشاگریهای واهی، وارونه انگاری رخدادها و ایراد افترا به رقیب همراه میشود.
با حفظ مقدمات پیش گفته اضافه مینماید کیاست و هشیاری رسانهها در هدایت افکار عمومی به منافع و مصالح ملی اقتضای حفظ اعتماد عمومی را دارد، بر این اساس صیانت از جایگاه و شأن رسانه در بین مردم مستلزم پرهیز از جابجا کردن اولویتهای مردم و واقع نمایی مبتنی بر تهذیب رسانه ای است.
به گزاف نپیمودهاند آنان که مطبوعات و خبرگزاریها و سایر رسانههای جمعی را امام و پیشوای مردم در رساندن آگاهی از رویدادها میدانند؛ بنابراین، مجموعه رسانهها باید خود را به جریان زلال «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنّاسِ اِماما فَليَبْدَأ بِتَعْليمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْليمِ غَيْرِهِ»؛ هر کس که خود را امام جامعه بداند، پس باید از خود شروع کند، پیش از دیگران پایبند کنند. از این روی، اصحاب اطلاعرسانی هم راستا با بررسی کارنامه اشخاص و نهادها در قبال تعهدات دینی و مردمی باید به دقت کارنامه خود را در برابر گفتمان راهبردی «تهذیب رسانه» مورد سنجش و آسیب شناسی قرار دهند.
تاریخ همواره از غفلت تنگهداران واقعه احد که تکلیف را به طمع دستاندازی به چرب و شیرین دیار زوال ترک کردند، به نکوهش یاد میکند، چرا که صبغه الهی در کردار آنان جلوهگر نشد و رشته آرمانخواهی در جهاد آنان از هم گسست. با کم اهمیت شدن مرزهای جغرافیایی قلم برجستهتر و حساس تر از اسلحه جنگی در رویارویی اقوام و تمدنها نقش گرفته و به روشنی رسانه را میتوان در تنگه احد دید رسانه ای که باید در سایه تهذیت و پیراستگی از دروغ و تهمت و... به حراست و دفاع از منافع ملی و دینی همت گمارد و در پرده انتخابات مشارکت آفرین و نشاطافزا ظاهر شود.
ناگفته پیداست، جهاد رسانه ای اصحاب فرهنگ و قلم در امتداد جهاد هشت ساله مقدس پهنه غرورآفرین ایران اسلامی است و امید که این جهاد به ارتقا شأن کنونی رسانه به رسانهای در خور ملت رشیدمان متنهی شود و نشاید که دوباره آوای دلتنگ «أين عمّار، أين ابن تيهان، أين ذُو الشهادتين» زاینده خواب غفلت اصحاب رسانه باشد.