تاثير انقلاب اسلامي بر جامعه مصر

تاثير انقلاب اسلامي بر جامعه مصر

پیروزی انقلاب اسلامی ملت ایران به رهبری امام خمینی(ره)، یكی از مهمترین تحولات جهانی و منطقه در قرن بیستم به حساب می‌آید. ماهیت ایدئولوژیك و هویت اسلامی انقلاب ایران باعث شد تا نظام برگرفته از آن دارای ویژگی‌های خاص و منحصر به فردی باشد كه در ابعاد بین المللی، از دیگر انقلاب‌ها و نظام‌های سیاسی جهان متمایز و تاثیرگذاری آن نیز بر دیگر ملل جهان بویژه مردم مسلمان منطقه از یك سو و نیز بر سیاستهای نظام سلطه جهانی از سوی دیگر، كاملاً چشمگیر باشد.
 از نشانه‌ها و واقعیت‌های بارز و انكارناپذیر جامعه مصر، استعداد و شایستگی مردم این كشور در همفكری و همبستگی با جنبش‌های اسلامی است. این امر شاید به دلیل سرشت مردم مصر باشد كه به دلیل داشتن پیوند عاطفی شدید با اسلام با جنبش‌های اسلامی همصدا و همراه می‌شوند. از سوی دیگر وجود دانشگاه الازهر با چندصدسال سابقه درخشان تاریخی و نقش آن در امر آموزش و تربیت كادرهای اسلامی و اعزام مبلغان مذهبی به كشورهای مختلف و پذیرش دانشجویان و داوطلبان تحصیل معارف از سراسر جهان اهمیت و نقش و تاثیرپذیری این كشور را در جهان اسلام و جهان دو چندان كرده است.
انقلاب اسلامی در ایران زمانی رخ داد كه در جامعه مصر یك نوع بازگشت به اسلام شكل گرفته بود. می‌توان گفت این بازگشت به دنبال شكست مصر از اسرائیل آغاز شده بود و ملت مصر آماده پذیرش هر گونه افكار انقلابی اسلامی بود. با وجود مراقبت‌ها و نظارت‌های شدید ماموران دولتی، هر روز در این كشور حادثه جدیدی رخ می‌داد و تحركات طبقات مختلف مردم علیه حكومت افزایش می‌یافت، به طوری كه در اوایل پیروزی انقلاب در مصر این پرسش مطرح بود كه آیا ممكن است آنچه كه در ایران به رهبری روحانیت اسلام به وقوع پیوست در مصر رخ بدهد؟
برخورد ملت و جامعه مصر در مجموع با انقلاب اسلامی ایران برخوردی مثبت بود. هر چند كه در گوشه و كنار برای تحقیر انقلاب ایران از لفظ احیای شعوبیه توسط یك كشور عجم به كار برده می‌شد لیكن شواهد نشان دهنده آن است كه اكثریت، انقلاب اسلامی ایران را یك انقلاب اسلامی و نه یك پدیده شیعی می‌دانستند و آن برخوردها برای خنثی كردن تاثیر انقلاب اسلامی ایران از طرف مخالفان انقلاب بوده است(1).
اولین واكنشها نسبت به انقلاب اسلامی ایران به وسیله جماعت اخوان المسلمین صورت گرفت. این جماعت طی اعلامیه ای در سال 1979 انقلاب اسلامی ایران را مورد ستایش قرار دادند؛ از جمله گفتند : «روحی كه پشت انقلاب اسلامی ایران بوده شبیه همان روحی بود كه مسلمانان اولیه را به اسلام هدایت كرد.» همچنین اعلام كردند كه هیچ جدایی بین دین و سیاست در اسلام وجود ندارد و اسلام دین جامعی است كه برای این جهان و جهان دیگر قانون دارد و همه امور زندگی را سامان می‌بخشد(2).
فشارهای وارده از طرف دولت مصر موجب گردید كه گروه جماعت المسلمین پس از انقلاب اسلامی ایران، به فعالیت‌های زیرزمینی روی آورد. این جماعت ضمن الگو قرار دادن انقلاب اسلامی ایران تغییراتی در استراتژی‌های خود ایجاد كرده خواستارایجاد خیزش‌های مردمی در دانشگاهها و خیابان‌ها شدند، لیكن نقطه ضعف این گروه آن بود كه نتوانست توده‌های مردمی را با خود همراه كند و در عمل ناكام ماند.
الجهاد نیز یكی از جنبش‌های رادیكال و پرطرفدار در مصر بوده كه در اكتبر 1981 انور سادات رئیس جمهور مصر توسط یكی از اعضای این گروه به نام سرگرد خالد استامبولی ترور شد. عده‌ای بر این عقیده‌اند كه بیشترین تاثیر انقلاب اسلامی بر گروههای مصری بر جنبش الجهاد بوده است و آنان در جهت الگو قرار دادن انقلاب ایران تلاش می‌كرده‌اند.
این گروه معتقد به مبارزات مسلحانه برای رسیدن به اهداف خود بودند و رهبران این جنبش با تحلیل انقلاب ایران و نحوه پیروزی آن برای پیروزی در مصر برنامه‌ریزی كرده بودند. عبود الزمر یكی از رهبران این جنبش معتقد بود كه باید مبارزه مسلحانه باشد و دولت نمی تواند با اتكا به نیروهای مسلح در مقابل مبارزات مسلحانه و قیام‌های وسیع مردمی مقاومت كند. وی به انقلاب ایران استناد می‌كرد و معتقد بود كه نیروهای مسلح دولتی كم كم به جمع مردم خواهند پیوست و در بین صفوف آنها شكست ایجاد خواهد شد. نیروهای الجهاد نحوه پیروزی انقلاب ایران را به خوبی بررسی كرده و آثار مبارزان ایرانی را مطالعه می‌كردند، به طوری كه در زمان دستگیری آنان از جمله وسایلی كه توسط نیروهای دولتی ضبط شد، خلاصه یادداشتهایی از كتاب حكومت اسلامی امام خمینی (ره) و خلاصه‌های دست نویسی درباره انقلاب ایران و كتابهای دكتر شریعتی بود(3). دولت مصر نیز این وسایل را دستاویز قرار داده و دولت ایران را متهم به دخالت در امور داخلی مصر و ایجاد تشنج در این كشور نمود. نشریات و مطبوعات ایران هر روز به انتشار اخبار عملیات گروههای مصری می‌پرداختند و عملیات آنان را مورد ستایش و تائید قرار می‌دادند و حتی نام شهدای آنان هم از طرف دولت جمهوری اسلامی بر خیابانهای ایران گذاشته شد.
همچنین رهبران و مسئولین انقلاب اسلامی نیز عملیات و اقدامات آنان را مورد تائید قرار می‌دادند. به عنوان مثال امام خمینی(ره) در پیامی در فروردین 58 خطاب به ملتهای مصر و ایران خواستار قیام مردم مصر علیه حكومت انور سادات شدند. در این پیام خطاب به مردم مصر آمده است كه باید برای برقراری حكومت اسلامی به پا خیزند و انور سادات را از كشور خود بیرون برانند. این اولین موضع گیری رسمی دولت انقلابی ایران بود كه در آن صریحا سرنگونی حكومت انور سادات خواسته شده بود.