عوامل موثر در سرعت عمل خبرگان

سرعت عمل مجلس خبرگان رهبري در دوره اول در انتصاب حضرت آيت الله العظمي خامنه اي به مقام منيع ولايت و زعامت و رهبري انقلاب اسلامي يك حادثه فوق العاده مهم تاريخي بود. اين اقدام كه هر چه زمان از آن مي گذرد بر ارزش هاي آن افزوده مي گردد، حقيقتي را به اثبات رساند كه امروز در محضر قضاوت تاريخ واقع گرديده و امروز كه در آستانه بيست و سومين سال آن قرار گرفته ايم نمي توانيم آن را در ظرفيت اين مختصر بگنجانيم. در واقع سه عامل مهم منجر به سرعت عمل مجلس خبرگان در انتخاب رهبر در يك شرايط حساس براي اقدام به يك انتخاب صحيح شد كه اين سه عامل هرگز جدا از هم نبوده اند، بلكه مانند يك مثلث، سه ضلعي يكپارچه اي را تشكيل داده اند كه كاملاً مكمل يكديگرند كه به اختصار به هر يك از اين عوامل دخيل ذيلاً اشاره مي گردد.

اولين اصل كه در اين موضوع دخالت داشت وجود نفوذ معنوي و امام راحل بود. همه رجال سياسي : مذهبي و نخبگان جامعه اعم از علما و فضلا و اهل تقوا بلاشك تحت تأثير عظمت و قدرت نفوذي معنوي او قرار داشتند، او بر دل ها حاكم بود، او دستاورد سال ها مبارزه بود، همه از دل و جان با او هم پيمان شدند تا رهنمودها و فرامين او را عملياتي كنند كه فرموده بود: «من در ميان شما باشم و يا نباشم به همه شما وصيت و سفارش مي كنم كه نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد.»

پيام هاي اين چنيني در روح اعضاي خبرگان رهبري دميده شده بود و به عزم و اراده و تحرك آنها قدرت بخشيده و سبب شده بود به تعهدات انقلابي، اسلامي، ديني خود به خوبي عمل كنند. از طرفي بايد مردم را در غم و اندوه از دست دادن امام و مقتداي شان تسلاي خاطر مي دادند تا راه، هدف و مقصد او را فراموش نكنند، چرا كه فرموده بود: «بايد آماده و مهيا باشيم، روزهاي حساس و تعيين كننده اي در پيش رو داريم و انقلاب اسلامي هنوز سال ها و ماه هاي تعيين كننده ديگر در پيش خواهد داشت كه واجب است پيشكسوتان جهاد و شهادت در همه صحنه ها حاضر و آماده باشند...» همين روح و اراده معنو اي كه بر مجلس خبرگان حاكم بود، برگرفته از معنويت و بركات وجودي امام راحل بود كه در تصميم خبرگان مردم در انتصاب بهترين جانشين موثر واقع گرديد. دومين اصل موثر در اين تصميم، اعضاي مجلس خبرگان بودند؛ كساني كه از متن جامعه و توسط مردم براي چنين امري گزينش شده بودند تا از ادامه راه ترسيم شده امام، تخطي صورت نپذيرد. اعضاي مجلس خبرگان با خداي خويش و ملت و امام امت پيمان بسته بودند كسي را جايگزين امام خميني(ره) كنند كه همانند او باشد و در عمل از سلامت نفس، صلابت، شجاعت، رحمت، رئوفت، درايت، سياست، دقت و بصيرت خميني گونه برخوردار باشد.

مجلس خبرگان كه در يك دوره شش ساله در دوران امام راحل آزمون ها و خطاها را تجربه كرده بود، رهنمودهاي هشداردهنده سال 62 را آويزه گوش خود كرده بودند، پس بايد كسي انتخاب مي شد كه «بازوي توانمند جمهوري اسلامي»، «آشنا به مسائل فقهي و متعهد به آن» و «حامي مباني فقهي مربوط به ولايت مطلقه فقيه» باشد. يعني كسي را كه امام درباره اش فرموده بود: «در بين دوستان و متعهدان به اسلام و مباني اسلامي از جمله افراد نادري هستيد كه چون خورشيد روشني مي دهيد.» لذا خبرگان به مباحث جلسه صبح خبرگان كه بحث شورايي بودن رهبري مطرح شده بود، تمايل نشان نداد، اما همين كه سخن از فرد پيش آمد، يكي از نمايندگان از رئيس و نايب رئيس سوال كرد كه «چرا نظر امام را نقل نمي كنيد؟» با اين جمله، چشم ها به نايب رئيس مجلس(هاشمي رفسنجاني) دوخته مي شود و همه از او مي خواهند كه نظر امام راحل را بيان كند. او از راز سر به مهري پرده برداشت و چنين گفت: «در چند مورد حضرت امام در جلسات خصوصي «آقاي خامنه اي» را به عنوان رهبر آينده كشور معرفي نمودند.» با ذكر اين جمله صلوات مجتهدان عالي رتبه صحن مجلس خبرگان را به لرزه در مي آورد و آيت الله العظمي خامنه اي به پشت تريبون مي روند و از نمايندگان مي خواهند كه شخص ديگري را به رهبري برگزينند. ولي نمايندگان با صلوات پي درپي رهبري ايشان را مورد تأييد قرار مي دهند. يكي از نمايندگان (آذري قمي) كه آتش تندي داشت، معظم له خطاب به او مي فرمايند: «اگر من رهبر شوم خود شما حاضريد تبعيت كنيد.» آن چهره سرشناس سه بار تأكيد مي كند و اظهار مي دارد ما جان خود را در اين راه مي گذاريم! اما بعدها او و مواضعش چيز ديگري شد و تاريخ بعدها مشخص كرد كه اشاره رفتن انگشت حضرت آقا به سوي او بي حكمت نبوده است.

سومين ضلع اين مثلث يكپارچه، شخص حضرت آيت الله العظمي خامنه اي بود كه از ويژگي ها و خصوصيات ممتازي برخوردار بود، به دليل اينكه، معظم له سال ها درس آموخته امام و در سال هاي مبارزه بسيار خوش نام بود و پس از پيروزي انقلاب نيز حكم مسئوليت هاي متعددي چون؛ نماينده امام، در شوراي انقلاب، نماينده امام در ارتش و سپس شوراي عالي دفاع، امام جمعه تهران، نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي، نماينده مردم در مجلس خبرگان رهبري، رئيس شوراي انقلاب فرهنگي و هشت سال رياست جمهوري را عهده دار بود و طبق قانون اساسي پس از امام، دومين شخصيت انقلاب و نظام شناخته مي شد. بالاتر از آن، شخصيت او داراي ابعاد فرهنگي، علمي، فقهي، سياسي، هنري، عبادي، اقتصادي، اجتماعي، اعتقادي، قرآني و معنوي بود و البته شخصيت معنوي ايشان بر موارد ديگر غلبه داشت، لذا مي بينيم مرتب همگان را به مطالعه دروس اخلاقي دعوت مي كردند: «تا آنجا كه مي توانيد با صحيفه سجاديه مأنوس شويد، كتاب بسيار عظيمي است. اين كه گفته اند زبور آل محمد(ص) است، واقعاً همين طور است، پر از نغمه هاي معنوي است، دعا و درس است، هم درس اخلاق است و هم درس علم النفس است، هم درس امور اجتماعي است.» معظم له درباره تلاوت و تدبر در آيات قرآن نيز مي فرمايند: «قرآن مثل كتاب معمولي نيست كه آدم يك بار بخواند. خيلي خوب خوانديم. ياد گرفتيم. بعد ببنديم بگذاريم سر جايش، نه اين مثل آب آشاميدني است، حيات بخش است. هميشه مورد نياز است، تأثير آن تدريجي است در طول زمان است، نهايت ندارد، هدايت او آخر ندارد، هرچه شما از قرآن فرابگيريد، باز يك باب ديگري هست كه گشوده بشود، گره ديگري است كه باز بشود، مجهول ديگري هست كه معلوم بشود، قرآن اين جوري است.

لذا بايد دائم قرآن خواند.» معظم له اين راه و روش عملي را در زندگي شان نيز داشته و تجربه كرده اند. اهل تقوا و فضيلت او را با معنويتش مي شناختند. پس از 23 سال دوران رهبري حضرت آيت الله العظمي خامنه اي كه جريان انقلاب و نظام جمهوري اسلامي با مشكلات و سختي ها و بحران هاي عديده اي رو به رو شد ديديم كه، اما ايشان با همين معنويت و بصيرت ديني بسيار قوي اي كه داشت انقلاب را از معبرهاي بسيار دشوار عبور داد. و همواره نيز بر معنويت تأكيد داشته اند، زماني كه يكي از مبلغان عازم تبليغ در خارج از كشور بود و از خدمت مقام معظم رهبري توصيه اي خواسته بود، حضرت آقا خطاب به او مي فرمايند: «سعي كنيد در آنجا مستحبات را دو برابر انجام دهيد، چون آنجا براي مصونيت از گناه به تلاش بيشتري نياز داريد. اگر اين كار را انجام دهيد وقتي برگشتيد، اگر كامل تر نشده باشيد، لااقل همان هستيد كه بوديد. چون در آن فرهنگ بايد از پادزهر قوي تر استفاده كنيد.»

نتيجه اي كه گرفته مي شود اين كه؛ روحيه معنوي و تقوامنشي معظم له در هر سه عامل حاكم بود و مجلس خبرگان هم كه اعضاي آن اهل تقوا و معنويت بودند و از روح ملكوتي امام پيام مي گرفتند و وجود بركات معنوي امام هم در مجلس خبرگان حاكم بود، لذا در اسرع وقت جانشين خلف امام يعني مقام معظم رهبري را انتخاب و به مردم معرفي كردند. بنابراين آنچه كه بر سرعت عمل مجلس خبرگان افزود و كارساز بود، «معنويت» حاكم بر فضاي جامعه ناشي از بركات وجود امام راحل در آن برهه بود كه نقش تعيين كننده در اين انتخاب و سرعت انتخاب داشت كه الحمدالله هنوز هم جاري و ساري است.