امام و جمهوري اسلامي

اگر چه وجود نشانه هايي دال بر موضوعات مختلف كه در لابه لاي فرمايش هاي ايشان وجود دارد و مي تواند روزنه اي براي ورود به فضاي ذهني امام(ره) باشد، غنيمت است؛ اما درست آن است كه اين نشانه ها تنها امكان هستند و براي پرواز در سپهر انديشه والاي امام كه بحق، گنجينه اي بي بديل از تفكرات، تأملات و معارف ناب اسلامي است، بايد بيشتر تلاش كرد و روش هاي مناسب تري يافت. شايد برجسته ترين و يا يكي از برجسته ترين نمادهاي عيني انديشه ديني اوج گرفته حضرت امام(ره) «حكومت جمهوري اسلامي ايران» باشد كه ايشان در اهميت پاسداري از آن فرمود: «حفظ نظام از اوجب واجبات است.»
اين عبارت نغز و كوتاه از حيث گوينده به چهار دسته تقسيم مي شود:
الف-گوينده سياستمدار باشد؛ در اين صورت، اين كلام، جنبه كاملاً سياسي ناظر بر قدرت و مناسبات آن دارد و از آن فراتر نمي رود.
ب - گوينده فقيه باشد؛ در اين صورت، اين كلام جنبه سياسي دارد كه از متن معارف ديني برآمده و به عنوان يك نظر مطرح شده است.
ج -گوينده فقيه سياسي باشد؛ در اين صورت، اين كلام برآمده از متن معارف ديني است و با لحاظ مسائل عرصه قدرت و حكومت ابراز شده است.
د- گوينده فقيه سياسي و رهبر موسس باشد؛ در اين صورت، اين كلام ضمن آنكه برآمده از متن معارف ديني و لحاظ كردن امور عديده عرصه سياست نيز است، در امرتأسيس و اجرا به پشتوانه اي نياز دارد كه در فرايندي تاريخي، انديشه فرد را شكل و پرورش داده و در نهايت، آن را به ايده اي ضروري و گريزناپذير تبديل كرده است.
در سه دسته اوليه، به ترتيب افراد زيادي وجود دارند و در تاريخ از آنها كم و بيش نام و نشاني برجاي مانده و ديده مي شوند؛ اما يگانه ابرمرد دسته چهارم در دوران پس از غيبت فخر اسلام و ايران و انسان، رهبر كبير و مجاهد استكبارستيز و عالم هادي و محيي دين و عبدصالح خداوند، امام خميني(قدس الله نفسه الزكيه) است.
پس از اين توضيحات، جا دارد به اين پرسش پاسخ داده شود: چرا حضرت امام(ره) حفظ نظام جمهوري اسلامي ايران را از اوجب واجبات مي دانستند؟ مقدمه پاسخ، اين است كه قرار گرفتن امام(ره) در دسته چهارم در خاطر باشد؛ يعني امام(ره) فقيهي سياسي و رهبري موسس بود. اينكه امام(ره) چگونه به ايده «تأسيس حكومت» رسيد، از همان مقولاتي است كه با ورود به لايه هاي انديشه امام(ره) در مراحل مختلف، قابل پاسخ دادن جامع و كامل است؛ اما از باب استفاده از قراين، نشانه ها و احتمالات و امكانات تحليلي مي توان به مواردي اشاره كرد:
1- حضرت امام(ره) در گذر زمان و به موازات فراگيري و آشنايي با معارف اسلامي و نيز سير در تاريخ گذشته و ارزيابي ميراث سلف، به اين نتيجه رسيد كه با وجود زحمات و مشقاتي كه بزرگان از گذشته هاي دور براي حفظ توسعه و روزآمد نگه داشتن ميراث اسلامي كشيده اند، كار اصلي همچنان ابتر و عقيم مانده است. اين تلاش درازمدت و ارزشمند نمي توانست تمام آن چيزي باشد كه اسلام و پيشوايان دين انتظار داشتند. پس از گذشت چند قرن ذخاير فراهم آمده از فعاليت گسترده علمي علماي دين تبديل به ده ها هزار كتاب شد و جامعه اسلامي با انبوهي از مباحث و مطالب نظري مواجه گرديد كه روزبه روز هم بر حجم آن افزوده باشد؛ اما در مقابل، در عرصه عمل اثر و نمود چنداني از آن حجم عظيم مباحث نظري و احكام تشريح شده اسلامي مشاهده نمي شد. امام(ره) به اين بخش بسيار ارج مي گذاشت؛ اما هيچ گاه راضي نشد و پيوسته در پي بخش غايب و بي متولي آن، يعني عرصه عمل به احكام جمع آمده در اين درياي معارف و برپايي حكومت بود.
2- امام(ره) مشاهده كرد زمان صرف شده براي تلاش نظري و كاوش هاي بنياني بسيار طولاني بوده و رويكرد به عرصه عمل، بسيار اندك است؛ از اين رو، رسالت خود را در اين ميدان ديد و مايل نبود تمام عمر را صرف حركت در مسير گذشتگان كند. امام(ره) نمي خواست فرصت را از دست بدهد؛ از اين رو مسير متفاوتي را برگزيد تا كار متفاوت و يگانه اي انجام دهد.
3- شناخت و احساس وظيفه متفاوت امام(ره) و همراهي جانانه و فداكارانه مردم كه آن هم ناشي از آگاهي بخشي امام(ره) و غيرت و حميت ديني مردم بود، امام(ره) را با سرعت تمام به سمت محقق ساختن ايده والايش پيش مي برد.
4- پس از تأسيس و تثبيت نظام، امام(ره) به دردانه اي كه همه پيشوايان در پي اش بودند دست يافت و حركت تاريخي اسلام به مرحله نويني وارد شد.
5-در مرحله نوين، موانع سخت و سنگين تاريخي پيشروي اجراي احكام الهي برطرف و مسير براي اجراي اين احكام هموار شد.
6-جمهوري اسلامي ايران با شاخص هاي برجسته اسلامي، نماد جهاني و مصداق عيني حكومت اسلامي شد و پس از آن، هجمه ها و حمله هاي دشمنان آغاز گرديد. امام(ره) كه قدر و ارزش اين نظام را مي دانست و با تشكيل آن، نقشه جامعه موردنظر اسلام با وجود پاره اي نواقص قابل رفع، تكميل شده بود، به هيچ بهايي نمي خواست آن را از دست بدهد و وضعيت گذشته تكرار شود از اين رو براي تحريض و سهيم كردن ديگران در حفظ آن فرمودند: « حفظ نظام از اوجب واجبات است.»
درود به روح و روان آن تربيت شده بي بديل مكتب اسلام كه تنفس در فضاي جمهوري اسلامي ايران را به ما ارزاني داشت.