مرتضی نبوی:سکوت امام در برابر بنیصدر برای احترام به رای مردم بود
شاید هیچ یک از سیاسیون قدیمی که رد سال 60 دارای فعالیتهایی در این حوزه بودند، نتوانند روزی را که مجلس رای به عدم کفایت سیاسی و برکناری بنیصدر داد را فراموش کنند. روزی که اکثریت مجلسیان با رای قاطع خود بنی صدر را فراری دادند و نخست وزیر وقت یعنی رجایی که هیچ شباهتی با بنیصدر نداشت را بر کرسی او نشاندند. اختلاف افکنی میان سپاه و ارتش را شاید بتوان بارزترین خیانت بنیصدر به مردم ایران دانست که اگر این خیانت نبود، ایران متحمل سختیهای کمتر میشد و زودتر از هشت سال میتوانست متجاوز را ازخاک کشور به بیرون براند. مرتضی نبوی در گفتگویی که به مناسبت سالگرد برکناری بنیصدر با سایت جماران داشت، به حمایتهای امام از بنی صدر در ابتدای ریاست جمهوری اشاره و در عین حال تاکید کرد که این حمایتها تنها برای حرمت به رای مردمی بوده که بنیصدر را به عنوان اولین رییسجمهور ایران انتخاب کردهاند.
امام خمینی پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری چه نظری در مورد کاندیداتوری و احتمال ریاست جمهوری بنی صدر داشتند؟ ایا موافق حضور او بودند؟
تا انچا که من در خاطر دارم حضرت امام در این باره اظهار نظری نکردند اما بنی صدر یک صحنه سازی کرد و طوری در جامعه و نزد افکار عمومی وانمود کرد که گویی تصمیم خود برای کاندیداتوری را با حضرت امام (ره) در میان گذاشته است و مثلا جواب مثبت ایشان را گرفته است.
این صحنه سازی بنی صدر چگونه بود؟ یعنی تبلیغ کرد که امام خمینی از حضور او در انتخابات ریاست جمهوری استقبال کرده است؟
او پس از دیداری که در قم با امام خمینی داشت، پس از خروج از انجا با خبرنگاران مصاحبه و اعلام کاندیداتوری کرد. این ترفند تبلیغاتی است یعنی او کاری کرد تا این برداشت شود که مثلا با امام خمینی دیدار و موضوع ریاست جمهوری را مطرح کرده است و امام هم با او توافق کرده است. اما اینها دیگر گفته نشد. این ترفند تبلیغاتی به نحوی اجرا کرد که مثلا حضرت امام با حضور بنی صدر در انتخابات موافق هستند. این موضوعی بود که من در خاطر دارم.
امام در مورد این صحنه سازی های بنی صدر سکوت کردند؟
امام خمینی بعدها فرمودند که من اصلا به بنی صدر رای ندادم.
طی مدتی که بنی صدر در ریاست جمهوری بود و با توجه به انتقادات زیادی که نسبت به عملکرد او مطرح بود امام چه رفتاری با بنی صدر داشتند؟
مشی امام خمینی و مقام معظم رهبری یکسان است یعنی زمانی که فردی مورد اعتماد مردم قرار میگیرد و از رای انها بهره مند میشود، رهبری از او به عنوان فردی که در جایگاه ریاست جمهوری قرار گرفته و منتخب مردم است حمایت میکند و تلاش هم براین است که این فرد در مسیر پیشبرد امور کشور در چارچوب قانون اساسی کار خود را انجام دهد ولو اینکه خلافها و اشتباهات داشته باشد
بنیصدر چه رفتارهایی داشت که امام خمینی به این حمایتهای خود پایان داد و مجلس رای به استیضاح و برکناری او داد؟
مشی حضرت امام این بود که بنی صدر به عنوان اولین رییس جمهور در جمهوری اسلامی که مورد اعتماد مردم قرار گرفته، کار خود را پیش ببرد اما او انچنان اصرار بر جنگ و دعوا و ایحاد تشنج داشت که این مساله نتوانست دوام پیدا کند. حضرت امام مدتها تحمل کردند و سایر قوا را هم به سکوت و همکاری توصیه میکردند.و حتی گروه حکمیت تشکیل دادند تا اختلافات را حل کنند اما کار بنی صدر به جایی رسید که از طریق روزنامه انقلاب اسلامی که راه انداخته بودند به طور مرتب تشنج را به جامعه القا میکردند و این حوادث که گسترش یافت و انحرافش برای مردم اشکار گردید و در سفر ایلام با پرخاش و اهانت مردم مواجه شد، از همان لحظه حضرت امام اولا جانشینی فرماندهی کل قوا را از او گرفت و سپس مجلس او را استیضاح و اعتبار او را رد کرد که منجر به عزلش شد.
فضای مجلس در زمان استیضاح بنی صدر چگونه بود؟ اصلا چه گروههایی در مجلس با این استیضاح مخالفت کردند؟
تعدادی از اعضای نهضت ازادی و ملی گراها در مجلس بودند که از حامیان بنی صدر محسوب می شدند. برخی روحانیون در بیرون مجلس هم از حامیان بنی صدر و مخالف برکناری او بودند اما بیشتر طیف نهضت ازادی و ملی گرا به او نزدیک بودند.
جامعه روحانیت مبارز از جمله احزابی بود که در عین مخالفت احزاب دیگر در انتخابات از او حمایت کرد. علت واقعی این حمایت چه بود؟
آن زمان حزب جمهوری اسلامی ایران را داشتیم که موسس آن پنج چهره برجسته روحانیت مبارز یعنی آقای هاشمی، حضرت آیت الله خامنه ای، شهید بهشتی ،شهید باهنر وآیت الله موسوی اردبیلی بودند اما اختلاف دیدگاه هایی میان برخی اعضای روحانیت مبارز با حزب جمهوری اسلامی پدید امد. مثلا اقای محلاتی که نماینده امام در سپاه بودند، از طرفداران بنی صدر بود که نقش مهمی هم در روحانیت مبارز داشت. اقای مهدوی کنی بعدها گفتند که ایشان موافق کاندیداتوری بنی صدر نبودند اما رایشان در اقلیت قرار گرفت
فارغ از جامعه روحانیت، احزاب دیگر در ان زمان که تصور نمی کنم تعدادشان زیاد بود چه رویکردی اتخاذ کردند؟
حزب جمهوری اسلامی مخالف بود و اقای جلال الدین فارسی را به عنوان کاندیدای خود مطرح کرد که یک روحانی در مشهد به نام تهرانی اعلام کرد که او تابعیت ایرانی ندارد. بعد از این مساله، حزب فرصت نکرد کاندیدای دیگری را معرفی کند. از طرفی هم بنی صدر با شروعی که داشت و سخنرانی ها و سفرهایی که انجام داد توانست خود را طرفدار امام خمینی و ولایت فقیه جا بزند و رای مردم را بگیرد. جامعه مدرسین هم اقای حسن حبیبی را مطرح کرد که حزب جمهوری اسلامی هم از همان حمایت کرد اما دیگر خیلی دیر شده بود بنی صدر همان انتخابات را با 11 میلیون رای برد.
به هر حال 11 میلیون رای به بنی صدر در اولین انتخابات ریاست جمهوری رقم کمی نیست. چه چیز مردم را ترغیب کرد تا در برگههای رایشان نام بنی صدر را بنویسند؟
بنی صدر عنصر تبلیغاتی بود و در این کار مهارت داشت. یعنی او از زمانی که همراه امام به ایران برگشت، به مجالس مختلف بویژه در جنوب تهران مانند خزانه میرفت و سخنرانی می کرد. شهر به شهر می گشت و در دانشگاهها حضور می یافت و سخنرانی میکرد . او علم تاثیر گذاری بر افکار عمومی را داشت و خودش را به عنوان فردی که طرفدار پرو پا قرص امام خمینی است معرفی میکرد. در دوره های بعد هم دیدید افرادی که توان خوب صحبت کردن دارند، به همان خوبی میتوانند رای مردم را جلب کنند چه خاتمی باشد و چه اقای احمدینژاد.
پس از عزل بنیصدر فضای سیاسی در جامعه و دولت چه تغییری کرد؟ چگونه تنشهای که در زمان بنیصدر ایجاد شده بود به وحدت تبدیل شد؟
بعد از عزل بنی صدر شاهد یک جهش بودیم. در دوران حضور او، وضعیت جبههها کاملاً راکد بود یعنی در هر عملیاتی که انجام میشد، ما عقب نشینی میکردیم. معروف بود که به روش ایرانیان قدیم زمین بدهند، زمان بگیرند. بنی صدر هم این روش را داشت یعنی در هر عملیاتی بخشی از زمین ایران را تحویل دشمن میداد. بنیصدر همچنین میان سپاه و ارتش اختلاف ایجاد می کرد به نحوی که با سپاه همکاری نمیکرد و ارتش را از همراهی با سپاه منع میکرد. در زمان ریاست جمهوری بنیصدر میان نیروهای دفاعی مشکل وجود داشت در جبههها عمدتاً با شکست مواجه بودیم اما با فرار بنیصدر گره اختلافات، باز و وحدت آغاز شد. در جبههها پیروز شدیم و اوضاع کشور سامان یافت یعنی اوضاع در حالی تغییر میکرد تا دولتی مستقر شود که فعالیتهای سازندگی هم انجام دهد. در زمانی که بنیصدر رییس جمهور بود مجلس توانست رجایی را به عنوان نخست وزیر قانونی به او بقبولاند . بعد از فرار بنی صدر، رجایی، رییس جمهور و باهنر، نخست وزیر شد و کابینه تشکیل شد و پس از آن هم انفجارها در حزب و ریاست جمهوری بود که اجازه فعالیت به این دولت نداد و .....