حکومت اسلامی، اهداف و وظایف از منظر امام خمینی

مقاومت آگاهانه و دین مدارانه مردم ایران در مقابل قرارداد استعماری و مداخله جویانه رویتر از نخستین پایداری های مستمر ملت ایران بوده است. (1) که در گامی بلندتر و فریادی رساتر قیام تنباکو به رهبری مرجع بصیر و بیدار شیعه میرزای شیرازی (ره) را به دنبال داشت قیامی که علاوه بر خوار کردن مستبدین داخلی به سلطه جویان بریتانیا فهماند که ایران هندوستان نیست. مردم مسلمان ایران در جای جای ایران اسلامی به رهبری علمای بیدار و مسئولیت شناس جلوی سلطه و «سبیل» کفار و اجانب را گرفتند.
این عزم و اراده ملت برای رهایی از استبداد و استعمار به رهبری و روشنگری علمای در انقلاب مشروطه جلوه درخشان تری یافت. این مبارزات پیگیرانه و مستمر علی رغم فراز و فرودی که داشت و مقاومتی شکننده می نمود حتی در عصر سیاه سرکوب رضاخانی هم خاموش نشد و شهید مدرس قهرمان این دوره و جاودانه گردید.
قیام ملی کردن صنعت نفت علیه چپاول نفت ایران توسط دولت استعمارگر انگلیس با مشارکت طیف اسلامی و طیف ملی یکی از اوراق موفق این کتاب مبارزاتی است. اگر چه این تفاهم به تفرقه بدل شد و همه اطراف قضیه زیان دیدند و کشور با کودتای ننگین و آمریکائی 28 مرداد سال 1332 گرفتار دوره ای دیگر از استبداد وحشی گردید اما با همه طغیان های رژیم سرکوب گر و وابسته پهلوی نهضت روحانیت با هوشیاری و بیدار گری امام خمینی (س) و مشارکت روحانیت بیدار و همراهی مردم مسلمان آغاز قیامی شد که طی پانزده سال مبارزه بی امان از یک سو و سرکوب دژخیمان و جنایتکاران از سوی دیگر به انقلاب اسلامی متصل و سپس شهد شیرین «نظام جمهوری اسلامی» را ثمر داد.
طرح حکومتی جدید
در سال 1348 بود امام خمینی درحالی که در تبعید بود در اقدامی تاریخی و امید بخش اندیشه «حکومت اسلامی و ولایت فقیه» را مطرح کرد که انتشار آن افق های روشنی را بر روی مبارزان گشود و البته تشویق و اضطراب و یاس و هراس را بر اردوگاه طاغوت مستولی ساخت.
امام خمینی (س) در آن بحث دو مطلب اساسی را مطرح نمود که گامی بلند در حرکت مردم برای براندازی رژیم سلطنتی و ستم پیشه شاه بود:
1 ـ شناساندن جامعیت اسلام
2 ـ معرفی نظریه سیاسی و حکومتی اسلام
امام خمینی (س) در گام نخست نقاب از چهره جامع و سازنده و پرجاذبه اسلام برداشت چراکه دشمنی بدخواهان اسلام و جهل و جمود در میان بخشی از مسلمانان اسلام راستین و ناب را ناشناخته گذارده بود: «گذشته از عامه مردم طبقه تحصیل کرده چه دانشگاهی و چه بسیاری از محصلین روحانی اسلام را درست نفهمیده اند واز آن تصور خطائی دارند. همان طور که مردم افراد غریب را نمی شناسند اسلام را هم نمی شناسند و (اسلام) در میان مردم دنیا به وضع غربت زندگی میکند. چنانچه کسی بخواهد اسلام را آن طور که هست معرفی کند مردم به این زودی ها باورشان نمی آید بلکه عمال استعمار در حوزه ها هیاهو به پا می کنند.» (2)
ایشان با تحلیل روشنی که ارائه می کنند ابعاد فراموش شده و مغفول اسلام حیاتبخش را چنین معرفی می کند:
«نسبت اجتماعیات قرآن با آیات عبادی آن از نسبت صد به یک هم بیشتر است. از یک دوره کتاب حدیث که حدود پنجاه کتاب است و همه احکام اسلام را در بر دارد سه ـ چهار کتاب مربوط به عبادات و وظایف انسان نسبت به پروردگار است مقداری از احکام هم مربوط به اخلاقیات است بقیه همه مربوط به اجتماعیات اقتصادیات حقوق و سیاست و تدبیر جامعه است.»
جامعیت اسلام در بیانی دیگر از امام خمینی (س) چنین بیان شده است:
«آن روز که در غرب هیچ خبری نبود و ساکنانش در توحش به سر می بردند و آمریکا سرزمین سرخ پوستان نیمه وحشی بود دو مملکت پهناور ایران و روم محکوم استبداد و اشرافیت و تبعیض و تسلط قدرتمندان بودند و اثری از حکومت مردم و قانون در آنها نبود خدای تبارک و تعالی به وسیله رسول اکرم (ص) قوانینی فرستاد که انسان از عظمت آنها به شگفت می آید... برای وظایف عبادی قانون دارد برای امور اجتماعی و حکومتی قانون و راه و رسم دارد. حقوق اسلام یک حقوق مترقی و متکامل و جامع است.» (4)

حکومت لازمه جامعیت اسلام
حضرت امام پس از ارائه چهره جامع و سازنده از اسلام لزوم برپایی حکومت در جامعه برای اجرای احکام اسلام را اقدام اساسی و اساسی ترین اقدام برای اسلامی کردن جامعه معرفی کردند و بر این دیدگاه ادله متعددی اقامه کردند: «سنت و رویه پیغمبر اکرم (ص) دلیل بر لزوم تشکیل حکومت است زیرا اولا خود تشکیل حکومت داد و تاریخ گواهی می دهد که تشکیل حکومت داد و به اجرای قوانین و برقراری نظامات اسلام پرداخته و به اداره جامعه برخاسته است... ثانیا برای پس از خود به فرمان خدا تعیین حاکم کرده است.» (5)
جاودانگی احکام اسلام دلیل دیگری است که امام خمینی از آن بر ضرورت تشکیل و وجود حکومت اسلامی در همه زمانها استدلال می کند تا حکومت اسلامی اجرا کننده احکام جاودانه اسلام باشد: «چون اجرای احکام پس از رسول اکرم (ص) و تا ابد ضرورت دارد تشکیل حکومت و برقراری دستگاه اجرا و اداره ضرورت می یابد.» (6)

حکومت وسیله اجرای احکام
اگر در نظر دنیا خواهان و قدرت طلبان حکومت و ریاست ارزش ذاتی دارد و خود مطلوب اصلی آنها است در نگاه اسلامی حکومت با همه اهمیت و ارزشی که دارد در مقایسه با اهداف بالا دستی خود وسیله ای بیش نیست وسیله ای که تنها در صورت نیل به هدف ارزشمند خواهد بود و الاجز رنج و زحمت و سقوط و انحطاط نخواهد بود. «عهده دار شدن حکومت فی حد ذاته شان و مقامی نیست بلکه وسیله انجام وظیفه اجرای احکام و برقراری نظام عادلانه اسلام است... ائمه و فقهای عادل موظف اند که از نظام و تشکیلات حکومتی برای اجرای احکام الهی و برقراری نظام عادلانه اسلام و خدمت به مردم استفاده کنند». (7)
امیرالمومنین علی (ع) که حکومت الهی او در آغاز با چالش هایی از سوی مخالفان قدرت طلب و کینه ورزان مواجه شد برای روشنگری و البته در اوج مظلومیت مخاطبی نمی یابد و به خداوند عرض می کند که هدف ما از تلاش و درگیری برای حفظ حکومت و بدست گیری قدرت در جامعه «برای به دست گرفته قدرت سیاسی یا جستجوی چیزی از اموال ناچیز دنیا نبوده است بلکه برای این بود که اصول روشن دینت را باز گردانیم و به تحقق رسانیم و اصلاح را در کشورت پدید آوریم تا در نتیجه آن بندگان ستمدیده ات ایمنی یابند و قوانین اجرا نشده دینت به اجرا درآید و برقرار گردد.» (8)
قطعا مهم ترین هدف امام خمینی از نهضت و قیام و انقلاب اجرای احکام الهی برای تامین کرامت انسانی بوده است. اکنون که در آستانه نوزدهمین سالگرد رحلت جانسوز آن رهبر یگانه قرار داریم و سی سال از برپایی نظام جمهوری اسلامی به بنیانگذار آن عزیزی می گذرد اهداف و وظایف حکومت اسلامی را از نگاه آن معمار بزرگ دوباره خوانی کنیم.
امام خمینی که در سال 1348 از محل تبعید خود حوزه علمیه نجف اشرف تئوری حکومت اسلامی و ولایت فقیه را مطرح نمود (که این اقدام او بهترین شاخص و راهنمای جهت دهنده مبارزات اسلامی بود در سال 7 ـ1356 که مجاهدات و مبارزات ملت مسلمان به موج توفنده انقلاب اسلامی بدل شد و رهبر انقلاب از عراق به فرانسه رفت در اقدامی لازم اندیشه «حکومت اسلامی» را در شکل اجرائی و عملیاتی آن «جمهوری اسلامی» مطرح کرد و با همت ملت و هدایت امام با سقوط رژیم ستم پیشه سلطنتی نظام جمهوری اسلامی استقرار یافت. نظامی برخاسته از آرای تک تک ملت و مطابق با قانون اساسی مصوب امام و امت.
امام خمینی در مدت اقامت کوتاه اما بسیار موثر و پر برکت خود در فرانسه به بهترین بیان و در مناسبت های گوناگون فضای جمهوری اسلامی را ترسیم و اهداف و برنامه های آن را بیان کردند. ایشان در 57 10 23 در مصاحبه با خبرنگاری اندونزیایی می گوید:
«آنچه مهم است ضوابطی است که در این حکومت باید حاکم باشد که مهم ترین آنها عبارت است از اینکه اولا متکی به آرای ملت باشد به گونه ای که تمامی آحاد ملت در انتخاب فرد و یا افرادی که باید مسئولیت و زمام امور را در دست بگیرند شرکت داشته باشند... در این حکومت به طور قطع باید زمامداران امور دائما با نمایندگان ملت در تصمیم گیریها مشورت کنند.» (9)
ایشان در همین مصاحبه وقتی خبرنگار می پرسد: «بزرگترین آرزویتان برای ایران چیست» پاسخ می دهد: «بزرگترین آرزوی من این است که مردم ایران از چنگال ظلم نجات پیدا کنند و صاحب کشوری باشند آزاد و مستقل دارای نظامی اسلامی که در آن حقوق انسانها آنچنان که اسلام دستور داده است رعایت شود و در راه پیشرفت و ترقی و سعادت انسانی سرمشق برای همه ملت ها باشند.» (10)
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در مصاحبه با خبرنگار ژاپنی می گوید ملت ایران «خواستار تشکیل جامعه ای است که ملاک امتیاز در آن جامعه تقوا و صداقت و درستی و امانت در کار باشد.» (11) ایشان حکومت اسلامی را اینگونه توصیف می کنند: «حکومت اسلامی حکومتی است که اولا صددرصد متکی به آرای ملت باشد به شیوه ای که هر فرد ایرانی احساس کند که با رای خود سرنوشت خود و کشور خود را می سازد و چون اکثریت قاطع این ملت مسلمانند بدیهی است که باید موازین و قواعد اسلامی در همه زمینه ها رعایت شود... حکومتی که کوچکترین فرد ایرانی بتواند آزادانه و بدون وجود کمترین خطر به بالاترین مقام حکومتی انتقاد کند و از او در مورد اعمالش توضیح بخواهد. حکومتی که پول و ارزش های پوچی که به وسیله پول ساخته می شود سرنوشت این حکومت را تعیین نکند بلکه ارزش های عالی اسلامی حاکم باشد.» (12)
ایشان در جمع دانشجویان و ایرانیان خارج از کشور می گوید: ما هم که حکومت اسلامی می گوییم می خواهیم یک حکومتی باشد که هم دلخواه ملت باشد و هم حکومتی باشد که خدای تبارک و تعالی نسبت به او گاهی بگوید که اینهایی که با تو بیعت کردند با خدا بیعت کردند.. ما می خواهیم یک حکومت الهی باشد موافق میل مردم رای مردم و موافق حکم خدا. آن چیزی که موافق با اراده خداست موافق میل مردم هم هست. مردم مسلمانند. الهی هستند.» (13)

اهداف جمهوری اسلامی در قانون اساسی
قانون اساسی جمهوری اسلامی که بر مبنای نظام انقلابی قرار گرفت در اصل دوم و سوم مهم ترین اهداف و وظایف نظام را برشمرده است: «کرامت و ارزش والای انسان آزادی توام با مسئولیت او در برابر خدا ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی براساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی بالابردن سطح آگاهی های عمومی در همه زمینه ها پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت تامین حقوق همه جانبه افراد توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین همه مردم و...».
پیشاپیش باید تاکید کرد که در بررسی و ارزیابی موضوع میزان کامیابی و ناکامی نظام جمهوری اسلامی در نیل به اهداف و وظایفی که برای آن مقرر شده بود با نادیده گرفتن دشمنی ها و توطئه های شیطانی و بدخواهانه همان مقدار بی انصافی و دور از واقعیت خواهد بود که ضعف ها و بی تدبیری ها و ناتوانی های ناشی از حضورها و تفسیرها را ندیدن و نپذیرفتن غیر منصفانه و خودخواهانه و زشت می باشد.
پس از توجه به نکته فوق جا دارد در این مقطع از تاریخ حیات نظام اسلامی که محصول امامت و هدایت امام خمینی و همت و استقامت ملت فهیم و سرفراز ایران است از خود بپرسیم که علی رغم تامین و تحصیل کرامت ملت ایران در برابر تجاوزات و زورگوئی های سلطه گران جهانی چه اقدامات و کارهایی در داخل با کرامت ملت ناسازگار است آیا در مدیریت های اقتصادی ـ اجتماعی ـ سیاسی و فرهنگی با دست به دست هم دادن مجموعه ای از تقصیرها و قصورها کرامت ملت مورد خدشه و خطر قرار نمی گیرند.
باید منصفانه و برای اصلاح نابسامانی ها و کمبودهاـ نه برای تخریب یکدیگرـ از خود بپرسیم که تا چه اندازه در «ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی براساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی توفیق داشته ایم. آیا شناخت درستی از وضعیت اخلاق و ایمان و تقوای جامعه در برنامه ریزی ها و در میان مدیران و مسئولان وجود دارد آیا برای بهبود اوضاع فرهنگ اسلامی جامعه به ریشه ها و عوامل اصلی توجه داریم یا راههای کوتاه بر و میان بر را طی می کنیم و با معلول ها درگیریم! راستی آیا از خود پرسیده ایم که چرا خیلی راحت و سریع جوانان را متهم به بی تقوائی و سپس محکومشان می کنیم بدون اینکه واجبات حاکمان و مدیران و زمامداران را گوشزد کنیم و بگوئیم ترک وظیفه برای زمامداران نیز بی تقوائی و تباهی است. مگر دو نسل جلوتر از نسل جوان امروز یکی در انقلاب عظمت و افتخار نیافرید و آن دیگری در پس نسل اول دفاع غرور آمیز و سراسر افتخار را در طول هشت سال خلق نکردند.
مگر نه این است که صلاح و فساد علما و امرا صلاح و فساد امت را بدنبال دارد چرا این کلام نبوی مورد دقت و تامل بیشتر قرار نمی گیرد! آیا رقابت های غیراخلاقی تشکل ها و احزاب و افراد سیاسی جائی برای «توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین همه مردم» باقی گذاشته است چرا نتوانسته ایم رقابت عاقلانه و منطقی را با جانمایه رفاقت مومنانه ترکیب و تحکیم کنیم! مگر بنا نبود و نیست که با کارآمد نشان دادن نظام جمهوری اسلامی الگوئی موفق به بشریت محتاج معنویت و هدایت آسمانی ارائه گردد!
چرا فرزندان انقلاب و تربیت شدگان مکتب خمینی گرفتار رقابت های فرساینده شده و حذف یکدیگر را در اولویت کاری خود قرار داده اند!
البته روشن است که وحدت پیرامون اهداف اصلی و راهبردی و رقابت در راهکارها و برنامه ها و در همان حال روشن بودن مرزهای اسلامی و انقلابی. اما حرکت و رفتار همه باید بر همان اصلی باشد که شهید والامقام آیت الله بهشتی (ره) گفتند «حداکثر جاذبه و حداقل دافعه» نه عکس آن که در این سال ها با شتاب روزافزون شاهدیم!
اندیشه امام خمینی (س) علی رغم مرزبندی روشنی که با دیدگاه منحرف و نادرست سکولاریستی از اسلام و نیز بینش متحجرانه انجمن حجتیه ای دارد از چنان ظرفیت و سعه صدری برخوردار است که همه فرزندان اسلام و انقلاب و امام راـ با تنوع سلایقی که دارندـ در خود جای دهد و از توان همه به تناسب نیازها و سنگرها بهره گیرد. یادمان باشد که او به صراحت گفت: «بی تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملت می داند و نسل های آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن: انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد.» (14)]بود[

پاورقی ها:
1 ـ مقاومت شکننده ص 249
2 ـ ولایت فقیه ص 5
3 ـ همان
4 ـ همان ص 6
5 ـ همان ص 18
6 ـ همان ص 19
7 ـ همان ص 40
8 ـ نهج البلاغه خطبه 3
9 ـ صحیفه امام ج 5 ص 436
10 ـ همان ص 440
11 ـ صحیفه امام ج 5 ص 448
12 ـ همان ص 449
13 ـ صحیفه امام ج 14 ص 1 ـ 460
14 ـ تبیان 45 ص 667