ديدگاه‌ امام‌خميني‌(ره) در مورد جايگاه زن

به حضور زنان در عرصه‌هاي فرهنگي،اقتصادي و اجتماعي افتخار مي‌كنيم

گروه اجتماعي: بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، از همان آغاز فعاليت‌هاي انقلابي، بر نقش مهم زنان در پيشبرد اهداف انقلاب تاكيد مي‌كردند. ايشان اين نگاه خود به زنان را بعد از پيروزي انقلاب ‌اسلامي بارها در ديدارهاي مختلف تكرار و بر حفظ حقوق زنان تاكيد كردند.
حضرت آيت‌الله امام خميني در تبيين نگاه خود به زن به صراحت گفته‌اند: «اينجانب به زنان پرافتخار ايران، مباهات مي‌كنم كه تحولي آنچنان در آنان پيدا شد كه نقش شيطاني بيش از پنجاه سال كوشش نقاشان خارجي و وابستگان بي‌شرافت آنان، از شعراي هرزه گرفته تا نويسندگان و دستگاه‌هاي تبليغاتي مزدورانش بر آب نمودند و اثبات كردند كه زنان ارزشمند مسلمان دچار گمراهي نشده و با اين توطئه‌هاي شوم غرب و غربزدگان آسيب نخواهد پذيرفت».
ايشان مي‌افزايند: «هرچند در طول سلطنت غاصبانه پهلوي با آن بوق و كرناهاي تبليغاتي، به جز مشتي زنان مرفه طاغوتي و وابستگان ساواكي و سرسپردگي آنان ديگر قشرهاي ميليوني زنان متعهد كه اساس ملت مسلمانند، در دام فريب دلباختگان به غرب نيفتاده و با عمل خود در طول 50 سال سياه با روي سفيد نزد خدا و خلق شجاعانه مقاومت نموده‌اند، لكن در اين تحول الهي اخير، اميد كوردلاني كه قبله‌گاه خود را غرب مي‌دانستند و اكنون هم مي‌دانند، به طور قاطع و براي هميشه قطع نموده‌اند».
رهبر کبیر انقلاب با بيان اينكه در جامعه زن‌ها تحولي ايجاد شده كه در مردها نيست، مي‌فرمايند: «در جامعه زن‌ها يك جور تحول عجيبي مي‌بينم كه بيشتر از تحولي است كه در مردها پيدا شده و آنقدري كه اين جامعه محترم به اسلام خدمت كردند و در اين زمان، بيشتر از اين مقداري است كه مردها خدمت كردند».
ايشان به زنان سفارش مي‌كنند: «زنان بايد همه از حريم خود و اسلام دفاع كنند. من اميدوارم كه شما (خواهران ) ...هم در ميدان تحصيل كه يكي از امور مهم است مجاهده كنيد و هم در ميدان دفاع از اسلام، اين از مهماتي است كه بر هر مردي، بر هر زني، بر هر كوچك و بزرگي جز واجبات است. دفاع از اسلام، دفاع از كشور اسلامي، احدي از علماي اسلام، احدي از اشخاص كه در اسلام زندگي كرده‌اند و مسلم هستند، در اين جهت خلاف ندارند كه اين واجب است. آن چيزي كه محل حرف است(قضيه) محل صحبت است، قضيه جهاد اولي است، آن بر زن واجب نيست، اما دفاع از حريم خودش، از كشور خودش، از زندگي خودش، از مال خودش و از اسلام، دفاع بر همه واجب است».
آيت‌الله خميني‌ مي‌فرمايند: «بانوان از صدر اسلام، با مردان در جنگ‌ها هم شركت داشته‌اند. مقام زن مقام والاست. عاليرتبه هستند، بانوان در اسلام بلندپايه هستند، ما مي‌بينيم و ديديم كه زن‌ها، بانوان محترم همدوش مردان بلكه جلوي مردان در صف قتال ايستادند، بچه‌هاي خودشان را از دست دادند، جوانان خودشان را از دست دادن و شجاعانه مقاومت كردند».
ايشان با اشاره به مقاومت و فداكاري زنان بزرگ در جنگ تحميلي مي‌گويند: «آنقدر اعجاب‌آميز است كه قلم و بيان از ذكر آن عاجز بلكه شرمسار است. اينجانب در طول اين جنگ، صحنه‌هايي از مادران وخواهران و همسران عزيز از دست داده ديده‌ام كه گمان ندارم در غير اين انقلاب نظيري داشته باشد».
امام خميني مي‌فرمايند: «آنچه براي من يك خاطره فراموش نشدني است، با اينكه تمام صحنه‌ها چنين است، ازدواج يك دختر جوان با يك پاسدار عزيز است كه در جنگ هر دو دست خود را از دست داده و از هر دو چشم آسيب ديده بود. آن دختر شجاع با روحي بزرگ و سرشار از صفا و صميميت گفت حال كه نتوانستم به جبهه بروم، بگذار با اين ازدواج دين خود را به انقلاب و به دينم ادا كرده باشم. عظمت روحاني اين صحنه و ارزش انساني و نغمه‌هاي الهي آنان را نويسندگان، شاعران، گويندگان، نقاشان، هنرپيشگان، عارفان، فيلسوفان، فقهيان و هر كس را كه شماها فكر كنيد، نمي‌توانند بيان و يا ترسيم كنند، و فداكاري و خداجويي و معنويت اين دختر بزرگ را هيچ‌كس نمي‌تواند با معيارهاي رايج ارزيابي كند و اين روز مبارك، روز اين زن و اين زن‌هاست كه خدايشان براي اسلام و ايران عظمت آن پايدار بماند».
رهبر فقيد انقلاب مي‌افزايند: «من وقتي كه در تلويزيون مي‌بينم اين زنان محترم را كه اشتغال دارند به همراهي كردن و پشتيباني كردن از لشگر و از قواي مسلح، ارزشي براي آنها در دلم احساس مي‌كنم كه براي كس ديگري نمي‌توانم قائل بشوم. آنها كارهايي كه مي‌كنند يك كارهايي است كه دنبالش توقع اينكه يك مقامي داشته باشند يا يك پستي را اشغال كنند يا يك چيزي را از مردم خواهش كنند هيچ اين مسائل نيست. بلكه سربازان گمنامي هستند كه در جبهه‌ها بايد گفت مشغول به جهاد هستند و ما اگر فايده‌اي از اين جمهوري اسلامي نداشتيم، الا همين حضور ملت به همه قشرهايش در صحنه و نظارت همه قشرها در امور همه، اين يك معجزه‌اي است كه جايي ديگر من گمان ندارم تحقق پيدا كرده باشد و اين يك هديه الهي است كه بدون اينكه دست‌هاي بشر در‌ آن دخالت داشته باشند، خداي تبارك و تعالي به ما اعطا فرموده است. و ما بايد قدر اين نعمت را بدانيم و اقتدا كنيم به اين زن‌ها و بانوان و بچه‌هاي پشت جبهه و آنهايي كه در خود شهرهايي مخروبه، نيمه مخروبه حاضرند. ماها بايد از اينها اخلاق اسلامي و ايماني و توجه به خدا را ياد بگيريم».
ايشان با اشاره به لزوم تعاليم نظامي براي زنان مي‌فرمايند: «اگر دفاع بر همه واجب شد، مقدمات دفاع هم بايد عمل بشود، از آن جمله قضيه اين كه ترتيب نظامي بودن، ياد گرفتن انواع نظامي بودن را براي آنهايي كه ممكن است، اين طور نيست كه واجب باشد بر ما كه دفاع كنيم و ندانيم چه جور دفاع كنيم، بايد بدانيم چه جور دفاع كنيم...البته در آن محيطي كه شما تعليم نظامي مي‌بينيد بايد محيط صحيحي باشد، محيط اسلامي باشد، همه جهات عفاف محفوظ باشد، همه جهات اسلامي محفوظ باشد».
امام خميني مي‌افزايند: «زنان همانطور كه قبلا گفتم، مي‌توانند در ارتش باشند. آنچه اسلام با آن مخالف است و آن را حرام مي‌داند، فساد است، چه از طرف زن باشد و چه از طرف مرد فرقي نمي‌كند».
ايشان همچنين به زنان سفارش مي‌كنند: «از شماست كه مردان و زنان بزرگ تربيت مي‌شود. در دامن شما مردان و بانوان بزرگ تربيت مي‌شود. شماها عزيز ملت هستيد، پشتوانه ملت هستيد، شماها در تحصيل كوشش كنيد كه براي فضايل اخلاقي، فضايل اعمالي مجهز شويد. شما براي آتيه مملكت ما جوانان نيرومند تربيت كنيد، دامان شما يك مدرسه‌اي است كه در آن بايد جوانان بزرگ تربيت شود. شما فضايل تحصيل كنيد تا كودكان شما در دامان شما به فضيلت برسند».
بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران با اشاره به اينكه تربيت فرزند يك امر الهي‌ست، مي‌گويند: «دامن مادر بزرگترين مدرسه است كه بچه در آنجا تربيت مي‌شود، آنچه كه بچه از مادر مي‌شنود غير از آن چيزي است كه از معلم مي‌شنود، بچه از مادر بهتر مي‌شنود تا از معلم، در دامن مادر بهتر تربيت مي‌شود تا در جوار پدر، تا در جوار معلم، يك وظيفه انساني است، يك وظيفه الهي است، يك امر شريف است، انسان درست كردن است».
ايشان تربيت اولاد را از مسئوليت‌هاي بانوان مي‌دانند و مي‌‌گويند: «همه مسئوليم. همه شما مسئول تربيت اولادها هستيد، شما مسئوليد كه در دامن‌هاي خودتان اولادهاي متقي بار بياوريد، تربيت كنيد، به جامعه تحويل بدهيد، همه مسئول هستيم كه اولادها را تربيت كنيم لكن در دامن شما بهتر تربيت مي‌شوند. دامن مادر بهترين مكتب براي اولاد است».
ايشان تاكيد مي‌كنند: «در تربيت فرزندانتان به آيه شريفه «اقرا باسم ربك» توجه داشته باشيد شماها كه مربي هستيد يا مي‌خواهيد تربيت بكنيد فرزندان خودتان را يا جامعه را، بايد توجه به اين آيه شريفه داشته باشيد كه «اقرا باسم ربك» مي‌خواهيد آموزش بدهيد، آموزش پيدا كنيد، قرائت كنيد، با اسم رب باشد. با توجه به خدا باشد، با تربيت الهي باشد. اگر يك انساني هم علت داشت و هم تربيت الهي داشت، اين مفيد خواهد شد براي مملكت خودش، و هرگز يك مملكتي از دست آن كه آموزش و پرورش صدمه نمي‌بيند صدمه‌هايي كه وارد مي‌شود بر مملكت غالبا از اين متفكرين بي‌پرورش، آموزش‌هاي بي‌پرورش واقع مي‌شود. علم را تحصيل مي‌كنند لكن تقوا ندارند، لكن پرورش باطني ندارند، از اين جهت عمال خارجي مي‌شوند، از اين جهت نقشه‌ها را براي فناي مملكت خودشان مي‌كشند».
ايشان مي‌افزايند: «زنان تا وقتي كه از غرب تقليد مي‌كنند مستقل نخواهد شد تا اين خانم‌ها شما را نمي‌گويم شما توده هستيد، آن خانم‌ها را مي‌گويم تا اينها توجهشان به اين است كه فلان چيز بايد، فلان مد از غرب به اينجا بيايد، فلان زينت بايد از آنجا به اينجا سرايت بكند، تا يك چيزي آنجا پيدا مي‌شود اينجا هم تقليد مي‌كنند، تا از اين تقليد بيرون نياييد نمي‌توانيد آدم باشيد و نه مي‌توانيد مستقل باشيد اگر بخواهيد مستقل باشيد، اگر بخواهيد شما را به اينكه يك ملتي هستيد بشناسند و بشويد يك ملت، از اين تقليد غرب بايد دست برداريد. تا در اين تقليد هستيد، آرزوي استقلال را نكنيد».
آيت‌الله خميني مي‌فرمايند: «آنها كه زن‌ها را مي خواهند ملعبه مردان و ملعبه جوان‌هاي فاسد قرار بدهند خيانتكارانند. زن‌ها نبايد گول بخورند، زنها گمان نكنند كه اين مقام زن است كه بايد بزك كرده بيرون برود، با سر باز و لخت. اين مقام زن نيست. اين عروسك بازي است، نه زن».
ايشان با اشاره به اينكه زن در رژيم پهلوي به منزله يك كالا بود، مي‌فرمايند: «قلم‌هاي مسموم خطاكار و گفتار گويندگان بي‌فرهنگ در اين نيم قرن سياه اسارت بار عصر ننگين پهلوي زن را به منزله كالايي خواستند درآوردند و آنان را كه آسيب‌پذير بودند به مراكزي مي‌كشيدند كه قلم را ياراي ذكر آن نيست. هر كس بخواهد شمه‌اي از آن جنايات مطلع شود، به روزنامه‌ها و مجله‌ها و شعرهاي اوباش و اراذل زمان رضاخان از روزگار تباه كشف حجاب الزامي به بعد مراجعه كند و از مجالس و محافل و مراكز فساد آن زمان سراغ بگيرد. رويشان سياه و شكسته باد قلم‌هاي روشنفكرانه آنان و گمان نشود كه آن جنايات با اسم آزاد زنان و آزاد مردان بدون نقشه جهانخواران و جنايتكاران بين‌المللي بود».
همچنين ادامه مي‌دهند: «زنان در زمان پهلوي آسيب‌پذير‌‌ترين قشر جامعه بودند، من مي‌توانم بگويم كه در زمان اين پدر و پسر به زنان ما بيشتر ظلم شد تا به ساير اقشار. شما شايد اكثرا يادتان نباشد كه در زمان رضاشاه با بانوان چه كردند اينها، چه مصيبت‌هايي به بار آوردند با اسم اينكه مي‌خواهيم ايران را نظير اروپا مثلاً بكنيم، ايران را متجدد بكنيم، نصف از جمعيت ايران را مي‌خواهيم در جامعه بياوريم. با بانوان نمي‌دانيد چه كردند. آزادي زن مسلمان مغاير است با كشف حجاب مبتذل مگر مي‌شود يك نفر مسلمان باشد و با اين سطور كشف حجاب مبتذل موافق باشد؟ زن‌هايي ايران هم قيام كردند بر ضدش و تودهني به او زدند كه ما نمي‌خواهيم اين طور چيزي را، ما بايد آزاد باشيم و اين مردك مي‌گويد، آزاديد اما بايد حتماً- بدون چادر و بدون روسري توي مدارس برويد. اين آزادي است»؟
ايشان مي‌افزايند: «كشف حجاب زن بر خلاف مصلحت مملكت ما بود. اساس بر اين بود كه انحراف درست كنند، اساس بر اصلاحات نبود. اساس اين بود كه نگذارند يك مملكتي رشد بكند و لهذا از آن مي‌فهميم كه آن كشف حجابي كه رضا خان به تركيه غرب و به ماموريتي كه داشت، آن بر خلاف مصلحت مملكت ما بود و نقشه اين بود كه با توطئه كشف حجاب مفتضح در زمان قلدر نافهم، رضاخان اين قشر عزيز را كه جامعه را بايد بسازند تبديل كنند به يك قشري كه فاسد كنند جامعه را و اين نقشه نه اختصاصي به شما بانوان داشت بلكه جوانان مرد را هم همين طور بكشانند به مراكز فساد و آنطور كه مي‌خواهند آنها را تربيت كنند كه اگر چنانچه كشورشان به دست هر كس بيفتد بي‌تفاوت باشند يا مويد. زنان ما در عصر پهلوي مصيبت‌هاي زيادي را تحمل كردند. در رژيم پهلوي آن نظامي كه به بانوان محترم ايران شد، به مردها آن ظلم نشد. بانواني كه مقيد بودند به اينكه بر طبق اسلام عمل كنند و موافق آنچه كه اسلام امر كرده است زي خودشان را قرار بدهند، در آن رژيم در زمان رضا شاه به وضعي و در زمان محمدرضا به وضع ديگر زمان رضاشاه، كه من يادم است و خوب است كه شماها يادتان نيست آنچه بر بانوان گذشت قابل توصيف نيست. آن ظلمي كه بر اين قشر از ملت در آن دوران گذشت نمي‌شود بيان كرد. آن فشاري كه بر اينها وارد شد و آن مصيبت‌ها كه اينها تحمل كردند در زمان آن شاه فاسد نمي‌شود گفت كه چه اندازه بود. در زمان محمدرضا آن عصر و آن وضع تبديل شد به يك وضع ديگر كه عمق جنايت زيادتر بوده از زمان او. او با قلدري و فشار و زدن و گرفتن و چادر پاره كردن و دست به گيس‌هاي زن‌ها گرفتن و كشاندن و اينها گذراند و اين اساساً برخلاف عفت زن‌ها قيام كرد، يعني بر خلاف همه چيز ايران، يكي‌اش هم زن‌هاي ايران بودند كه اينها با يك وضع خاصي و با يك توطئه خاصي اينها را مي‌خواستند كه به فساد بكشند و عفت را از جامعه ما بردارند و به حمدا... بانوان ايران مقاومت كردند و جز يك دسته‌اي كه جز دارو دسته خود آنها بودند و غربزده بودند و با رژيم او مناسب بودند، ساير خواهرها مقاومت كردند».
حضرت امام خميني در وصيت‌نامه خود نيز خطاب به زنان مي‌نويسند: «ما مفتخريم‌ كه‌ زنان‌ پير و جوان‌ و خرد و كلان‌ در صحنه‌هاي‌ فرهنگي‌ و اقتصادي‌ و نظامي‌ حاضر، و همدوش‌ مردان‌ يا بهتر از آنان‌ در راه‌ تعالي‌ اسلام‌ و مقاصد قرآن‌ كريم‌ فعاليت‌ دارند؛ و آنان‌ كه‌ توان‌ جنگ‌ دارند، در آموزش‌ نظامي‌ كه‌ براي‌ دفاع‌ از اسلام‌ و كشور اسلامي‌ از واجبات‌ مهم‌ است‌ شركت‌، و از محروميت‌هايي‌ كه‌ توطئة‌ دشمنان‌ و ناآشنايي‌ دوستان‌ از احكام‌ اسلام‌ و قرآن‌ بر آنها بلكه‌ بر اسلام‌ و مسلمانان‌ تحميل‌ نمودند، شجاعانه‌ و متعهدانه‌ خود را رهانده‌ و از قيد خرافاتي‌ كه‌ دشمنان‌ براي‌ منافع‌ خود به‌ دست‌ نادانان‌ و بعضي‌ آخوندهاي‌ بي‌اطلاع‌ از مصالح‌ مسلمين‌ به‌ وجود آورده‌ بودند، خارج‌ نموده‌اند؛ و آنان‌ كه‌ توان‌ جنگ‌ ندارند، در خدمت‌ پشت‌ جبهه‌ به‌ نحو ارزشمندي‌ كه‌ دل‌ ملت‌ را از شوق‌ و شعف‌ به‌ لرزه‌ درمي‌آورد و دل‌ دشمنان‌ و جاهلان‌ بدتر از دشمنان‌ را از خشم‌ و غضب‌ مي‌لرزاند، اشتغال‌ دارند. و ما مكرر ديديم‌ كه‌ زنان‌ بزرگواري‌ زينب‌گونه‌ ـ عليها سلام‌الله ـ فرياد مي‌زنند كه‌ فرزندان‌ خود را از دست‌ داده‌ و در راه‌ خداي‌ تعالي‌ و اسلام‌ عزيز از همه‌ چيز خود گذشته‌ و مفتخرند به‌ اين‌ امر؛ و مي‌دانند آنچه‌ به‌ دست‌ آورده‌اند بالاتر از جنات‌ نعيم‌ است‌، چه‌ رسد به‌ متاع‌ ناچيز دنيا».