عدالت اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)

واژه ی عدالت ،واژه ای است که به اندازه ی خلقت بشر عمر دارد.و به جرات می توان گفت که یکی از ظریف ترین و حساس ترین مباحث بشری است که همچنان در مورد آن بحث و تبادل نظر می شود.
دین مبین اسلام هم به این مسئله ی حساس پرداخته است و بزرگان زیادی هم در اسلام در مورد این مبحث به کند و کاو پرداخته اند.و به جرات می توان گفت که امام خمینی(س) یکی از قویترین بررسی کنندگان عدالت از دریچه ی اسلام است که در زیر به قسمتی از  آرای ایشان می پردازیم :
امام خمینی (س) عدالت را از دو دریچه بررسی کرده اند که یکی در مقوله ی عدالت فردی است و دیگری در مقوله ی عدالت اجتماعی.
ابتدا قبل از ورود به دیدگاه امام خمینی (س) در مورد عدالت فردی لازم است که کمی در این امر(انسان عادل)توضیح دهیم. . در این مفهوم انسان‌عادل، به تمام ابعاد و مؤلفه‌ها و شاخص‌های عدالت آشناست و تمام آنها را در اعمال و گفتار و رفتار خویش رعایت می‌نماید. در پی احقاق حقوق خویش است و به خوبی با حقوق خود و سایرین آشناست، به قوانین عمل می‌کند و سعی در ایجاد توازن و برابری در جامعه دارد تا جامعه‌ای فارغ از تبعیض و امتیازات ناعادلانه ایجاد گردد .
 از دیدگاه اندیشمندان جامعه ی اسلامی ، محور دنیا بر پایه ی عدل است. و این اصل در هستی حکمفرماست. در راس عدالت فردی هم که می توان به آن  به عنوان الگو اشاره کرد حاکم اسلامی وجود دارد. چنین دیدگاهی باعث می شود که وقتی حاکم اسلامی خود پایبند به اصول عدالت باشد ،مردم نیز اصولا پیرو فرمانروای خود خواهند بود.برای روشن شدن این اندیشه  ،امام علی (ع) می فرماید:" رایت عدالت را در میان شما برافراشتم و از حدود حلال و حرام آگاهتان کردم و از عدالت خویش جامعه عافیت بر تنتان پوشاندم و معروف  را با گفتار و کردارم در میان شما گسترش دادم ".
پس همانگونه که مشاهده می شود امام یا حاکم اسلامی خود الگوی جامعه اش می شود. عادلانه  عمل کردن حاکم باعث رشد و ترقی جامعه هم می شود. و درواقع ما با شهروندانی روبه رو خواهیم شد که خود داوطلبانه رعایت کنندگان قانونند و حد و مرز عدالت را می شناسند. و این یکی از مترقی ترین مباحث جامعه شناختی است که در اندیشه  اسلامی جاری و ساری است.
دیدگاه امام خمینی (س) هم برخاسته از اندیشه اسلامی دراین باب است .ایشان اسلام را دینی می دانند که با روحیه،فطرت و خلق انسان سازگار است. در باب عدالت فردی نیز ایشان ، عدالت را ملکه راسخه‌ای می‌داند که باعث ملازمت بر تقوی در ترک محرمات و انجام واجبات می‌گردد.ایشان در تعریفی دیگر عدالت را تسلیم شهوت و غضب در برابر عدل و شرع دانسته است. حد وسط بین افراط و تفریط، تعدیل جمیع قوای باطنیه و ظاهریه،خط مستقیم و سیر معتدل و... تعاریف دیگری هستند که ایشان از عدالت نموده است. او عدالت را فطری می‌داند و معتقد است سنت خداوندی بر این است که انسان‌ها عادلانه زیست کنند. حکمت آفریدگار بر این تعلق گرفته است که مردم به طریقه عادلانه زندگی کنند و در حدود احکام الهی قدم بردارند. این حکمت همیشگی و از سنت‌های خداوند متعال و تغییرناپذیر است. از آنجا که عدالت فطری است و همیشه در نهاد آدمی وجود دارد، بایستی آن را زنده نگهداشت؛ برای این کار، امام تهذیب و تزکیه نفس را پیشنهاد می‌کند و معتقد است تا وقتی نفس تربیت نشود و عدالت در نهاد انسان راسخ و استوار نگردد تحقق آن در جامعه شدنی نیست.از دیدگاه امام خمینی (ره) نقطه ی آغاز هر اصلاحی خود انسان است . و درواقع شروع حرکت به سوی یک انسان عادل خود سازی است، که ماحصل تزکیه و تهذیب نفس و اعتدال داشتن در رویه های زندگی است. ایشان در صحیفه امام، جلد 15، صفحه  491 ، می فرمایند:" هر اصلاحی نقطه اولش خود انسان است. چنانچه خود انسان تربیت نشود، نمی‌تواند دیگران را تربیت کند... و امیدوارم که این مجاهده نفسانی برای همه ما حاصل بشود و به دنبال آن مجاهده برای ساختن یک کشور...".نقطه ای که از فرد شروع می شود و سپس به اصلاح کل جامعه (کشور) می انجامد. و اینگونه است که دیدگاه امام خمینی (ره) در باب عدالت فردی روشنگرانه تر از دیدگاه علمای غربی است که اساس دیدگاهشان بر اساس نظریات توماس هابز و جمله ی معروف او است که می گوید:انسان گرگ انسان است.بنا شده است.دید گاه امام خمینی (س) در باب عدالت فردی بر پایه ی خوی نیکو به صورت فطری است که آمادگی اصلاح را خود فرد بر اساس آموزه هایش  دارد و خود پلیس خود می شود ،قبل از آنکه جامعه او را  اصلاح کند.
عدالت اجتماعی:
همانگونه که اشاره شد ، عدالت موضوعی است که ریشه در عقل و فطرت انسان ها دارد و هر جامعه ای برای دوام خود به آن نیاز دارد؛ چرا که بدون اجرای عدالت ، حقوق افراد ضایع شده، نارضایتی  شکل می گیرد و هرج و مرج به وجود می آید.
در دین مبین اسلام، عدالت اجتماعی بر پایه ی عدالت فردی تعریف می شود.یعنی اینگونه نیست که ما ابتدا جامعه ای را بخواهیم با کلیاتی اصلاح کنیم و آنگاه جزء به جزء آنرا ترسیم کرده و سپس پیاده کنیم.
این امر یعنی اینکه ابتدا اصلاح تک تک افراد در جامعه مد نظر است و وقتی که تک تک افراد اصلاح شدند( بر اساس اعتقاد به این امر که انسان فطرتا عدالت طلب است و در اسلام به کرات به آن اشاره شده است)، ما یک جامعه ی عدالت طلب داریم که خود مردم ناظمان عدالت اجتماعی می شوند. برای روشن شدن این مطلب، امام خمینی (س)  در مورد اجرای عدالت می فرمایند: "بزرگ ترین {سرمایه} تقواست که قرآن و حدیث در آن ، آن قدر پافشاری کردند که :انسان متقّی باشد ، مواظب خودش باشد ، که نبادا با زبانش ، با چشمش ، با گوشش ، به مردم ظلم کند. عدالت را اجرا کنید . عدالت را برای دیگران نخواهید ، خودتان هم بخواهید . در رفتار عدالت داشته باشید ، در گفتار عدالت داشته باشید". (صحیفه امام،ج 19،ص 377 و 388)پس بهترین بنده ی خدا کسی است که ابتدا بتواند قوای نفس خود را اصلاح کند و خود، فردی عادل باشد و پس از آن اقدام به اجرای عدالت در خانواده و اجتماع نماید ؛ زیرا کسی که قادر نیست خود را اصلاح کند و عدالت را در مورد خود اجرا نماید ، چگونه می تواند دیگران را اصلاح کرده و آنها را به عدالت دعوت نماید.
پس همانگونه که از فرمایشات امام خمینی (س) مستفاد می شود حرکت عدالت طلبانه ازپایین ، یعنی افراد جامعه شروع می شود و به کل ختم می شود.یعنی اجتماع.اما این کل مطلب نیست.چون ما در این حال یک حاکم عادل داریم که خود در راس این حرکت قرار دارد که با کردار و رفتار خود روحیه ی عدالت جویی را در تک تک افراد جامعه تقویت می کند و یک حالت چرخشی و تاثیر متقابل بین هیات حاکمه و مردم در جهت رعایت عدالت به وجود می آید. یعنی اینکه ،  اگر فردی که در رأس جامعه قرار دارد نفس خود را تزکیه کرده باشد ، همه ی ملت تزکیه می شوند. اگر او عدالت پرور باشد ، همه ی فرمانبرداران او عدالت پرور می شوند.امام خمینی (س) در این خصوص می فرمایند: " آن کسی که به یک ملتی سلطه دارد ، به یک ملتی حکومت دارد ، این چنانچه عدالت پرور باشد ، دستگاه او عدالت پرور خواهد شد ، قشرهایی که به او مرتبط هستند قهراً به عدالت گرایش پیدا می کنند، تمام اداراتی که تابع آن مملکت است تابع آن حکومت است ، خواه ناخواه به عدالت گرایش پیدا می کند . عدالت گسترده می شود ؛ در صورتی که یک نفر که به مردم حکومت می کند مزکّی باشد و تزکیه شده باشد، اگر همه ی ملت تزکیه بشوند ، تمام گرفتاری ها از بین می رود" . (صحیفه امام،ج9،ص 135)
و در این میان نقش اصلی را در باب عدالت اجتماعی حاکم اسلامی ایفا خواهد کرد.او به عنوان الگوی عدالت  ،نقش تاثیر گذاری را بر مردم بلاد خود خواهد داشت که این چرخه ی تاثیر متقابل یک لحظه نیز از حرکت و پویایی نایستد.

منابع استفاده شده در این مقاله:
امام خمینی ، صحیفه امام ، جلد9 ص135 ،جلد19 ، صص377-378 ،جلد 15، صفحه ی 491
نهج‌البلاغه، ترجمه عبدالحمید آیتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، بنیاد نهج‌البلاغه، 1377، خطبه 86، ص173
امام خمینی، تحریرالوسیله، قم: مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، بی‌تا، جزء اول، ص10
امام خمینی، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چاپ شانزدهم، 1376، ص169
امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1377، ص147
امام خمینی، ولایت فقیه، قم: انتشارات آزادی، بی‌تا، ص31