پاسخ شهید بهشتی به پرسشهایی درباره زن
جناب آقای بهشتی (دام عزه العالی)
هجدهم ژانویه 1966
با تقدیم سلام
سلامتی و موفقیت جنابعالی را همواره از درگاه ایزد یکتا آرزو دارم. چند روز پیش با عدهای از دوستان درباره مسائل زیرکه به صورت سؤال مطرح میشود، بحثی در گرفت. من ناچار برای اینکه این دوستان را قانع کرده باشم، به شما مراجعه و امیدوارم که جواب صحیح آنها را از شما دریافت کنم.
1. آیا در دین اسلام، حق طلاق به زن نیز داده شده یا اینکه فقط حق طلاق متعلق به مرد است؟
"من شخصا معتقدم که دین اسلام حق طلاق را به زن داده است".
2. آیا حجابی که امروزه بانوان در کشورهای اسلامی دارند، مطابق حجابی است که اسلام آورده است؟ یا اینکه حجاب زن از نظر اسلام، پوششی است که زن میباید از خود بنماید، نه به صورتی که امروزه در کشورهای اسلامی متداول است، چه اگر زنان اسلامی این چنین خود را بپوشانند، نمیتوانند وظیفه خود را در اجتماع و کار کردن دوش به دوش مرد و پیشبرد اجتماع شرکت کنند. توضیح شما، انشاءالله قانعکننده خواهد بود.
3. چند دلیل برای اینکه دختر نصف پسر از سهم پدر و مادر ارث میبرد، ذکر کنید.
4. آیا اسلام زن را پست و محقر و موجود ضعیف و پست قرار داده یا اینکه به زن شخصیت بخشیده و مقامی ارجمند برای زن در اجتماع قایل شده؛ به چه دلیل؟
میتوانم در انتظار دریافت جواب قانعکننده و درستی ازشما باشم؟ در خاتمه از درگاه خداوند توفیق خدمت به مردم مسلمان و اسلام را برای شما آرزو دارم. دو عدد کتاب "کلیات منظوم" و "فضلیت صلوه بر ذکر" مدتهاست جهت جنابعالی ارسال داشتهام. آیا آنها را دریافت کردهاید؟ ممنونم اگر از رسیدن آن مطلع شوم.
ارادتمند ـ آقائی
شهید آیتالله دکتر بهشتی در پاسخ به نامه فوق چنین نوشته است:
بسمهتعالی
1/2/1966
آقای آقایی عزیز
سلام بر شما و بر دوستان محفل بحث شما. از خدای یکتا خواستارم همواره تندرست و از نشاط ایمان و نیکوکاری بهرهمند باشید.
نامه 18 ژانویه شما رسید. قبلا نامه دیگری همراه با دو کتاب از شما رسید و بسی متشکرم. کوشش شما در آشنا ساختن علاقهمندان به مسائل اسلامی از راه نشر کتابهای سودمند و بحثهای جلسات دوستانه، مایه خوشوقتی است و امیدوارم در کار خود موفق باشید.
درباره سؤالاتی که طرح کردهاید، قبلا باید بگویم که هر یک از سؤالها، موضوع یک رساله یا مقاله میتواند باشد و پاسخ به آنها طی یک نامه، کافی به نظر نمیرسد. در زمینه مسائل مورد نظرتان، رسالهها یا مقالههایی که تا حدودی سودمند است، نوشته شده و به تدریج برایتان خواهیم فرستاد و اینک پاسخ سؤالات به اختصار:
1. اگر ازدواج به صورت عادی انجام گیرد، زن حق طلاق ندارد، ولی زن میتواند موقع قرارداد ازدواج برای خود، حق طلاق در شرایط خاصی به وجود آورد. در عین حال، حق طلاق مرد نیز شرایط و محدودیتهای خاصی دارد.
2. حجاب اسلامی این است که زنان مسلمان بدون آرایش و ساده بیرون آیند و دستها تا مچ، پاها تا مچ، و غیر از صورت، جاهای دیگرشان در لباس پوشیده باشد و چادر و توابع آن لازم نیست. زن میتواند با داشتن حجاب اسلامی، چنان لباس بپوشد که هم باحجاب باشد و هم لباسش، دست و پاگیر او نباشد و چابک و چالاک بتواند زندگی کند
3. از آنجا که در شرایط عادی زن شوهر دارد و هزینههای عادی زندگی او با شوهر است، اگر فرض کنیم از دارایی معمولی هر کس، یک سوم خرج هزینههای جاری زندگی و یکسوم خرج هزینههای تفننی و غیرعادی و یکسوم پسانداز میشود، بهره زن و مرد یکسان از کار درمیآید. زیرا از مال، یکسوم صرف مخارج مشترک زندگی میشود و به مسئول آن، یعنی مرد سپرده میشود و یکسوم برای خود مرد در نظر گرفته میشود و به خود او داده میشود و یکسوم برای خود زن در نظر گرفته و به خود او داده میشود.
4. در نصوص اسلامی، زن به هیچ وجه تحقیر نشده است. تنها در برخی از روایات و عبارات دیگر جملههایی به چشم میخورد که شاید در نظر انسان اینطور جلوه کند. این روایات و عبارات در دست و دهان کسانی که از روی خودخواهی میخواهند زن را استثمار کنند فراوان دیده میشود. در صورتی که اولااین روایات بسیار معدود و کم است ثانیا اصالت آنها معلوم و محرز نیست و ثالثا مفاد آنها آنطور که این تحقیرکنندگان زن وانمود میکنند، نیست.
به هر حال آنچه لازم است بگویم، این است که تا آنجا که من مطالعه کردهام و ادعا نمیکنم که مطالعه من صد درصد کامل است، هیچ دلیل معتبر اسلامی سراغ ندارم که زن را انسانی کمارزش بشمارد، به این جهت که زن است و مرد نیست.
5. در نظام اجتماعی اسلام، کم و بیش تفاوتهایی میان وضع زن و مرد دیده میشود. این تفاوتها متناسب با اختلافات طبیعی زن و مرد از یک طرف و عنایت و اهتمام اسلام به فضیلت و پاکی و تکامل انسانی مرد و زن از طرف دیگر است و تا آنجا که من درک میکنم، جنبه کاستن از ارزش شخصی و اجتماعی زن ندارد. امیدوارم این توضیحات کوتاه و مختصر، مبنای بینش صحیحی درباره حقوق زن در اسلام باشد.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
محمد حسینی بهشتی
13/11/1344